گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
آغاز جزء پنجم قرآن مجید ..... ص : 388






ادامه سوره نساء ..... ص : 388
سوره نساء ( 4): آیۀ 24 ] ..... ص : 388
اشاره
صفحه 345 از 550
ازدواج و » : (آیه 24 )- این آیه، بحث آیه گذشته را در باره زنانی که ازدواج با آنها حرام است دنبال میکند و اضافه مینماید که
وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ). ) « آمیزش جنسی با زنان شوهردار نیز حرام است
تنها استثنایی که به این حکم خورده است در مورد زنان غیر مسلمانی است که به اسارت مسلمانان در جنگها در میآیند، همان
إِلَّا ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ). ) « مگر آنها را که (از طریق اسارت) مالک شدهاید » : گونه که آیه میفرماید
زیرا اسارت آنها به حکم طلاق است و اسلام اجازه میدهد بعد از تمام شدن عدّه با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با
آنان رفتار شود.
اینها احکامی است که خداوند براي شما مقرر » : سپس براي تأکید احکام گذشته که در مورد محارم و مانند آن وارد شده میفرماید
کِتابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ). بنابراین، به هیچ وجه قابل تغییر و عدول نیست. ص: 389 ) « داشته و نوشته است
زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد) براي شما حلال است، که با اموال خود آنان را اختیار » سپس میگوید: غیر از این چند طایفه
وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ). ) « کنید در حالی که پاکدامن باشید و از زنا خودداري کنید
جمله أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ اشاره به این است که رابطه زناشویی یا باید به شکل ازدواج با پرداخت مهر و یا به شکل مالک شدن کنیز
با پرداخت قیمت باشد.
زنانی را که متعه میکنید مهر آنها را به عنوان » : کرده، میگوید « متعه » در قسمت بعد، اشاره به مسأله ازدواج موقت و به اصطلاح
فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَۀً). ) « یک واجب باید بپردازید
اگر طرفین عقد، با رضایت خود مقدار مهر را بعدا کم و زیاد کنند » : بعد از ذکر لزوم پرداخت مهر اشاره به این مطلب میفرماید که
وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَۀِ). ) « مانعی ندارد
خداوند از مصالح بندگان آگاه » : احکامی که در آیه به آن اشاره شد، احکامی است که متضمن خیر و سعادت افراد بشر است زیرا
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً). ) « و در قانونگذاري خود حکیم است
قابل ذکر است که اصل مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر قطعی است و هیچ گونه دلیل قابل اعتمادي در باره نسخ شدن
آن در دست نیست.
ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعی- ..... ص : 389
این موضوع را نمیتوان انکار کرد که غریزه جنسی یکی از نیرومندترین غرایز انسانی است، تا آنجا که پارهاي از روانکاوان آن را
تنها غریزه اصیل انسان میدانند و تمام غرایز دیگر را به آن باز میگردانند.
این موضوع مخصوصا در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانی شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعی بالا رفته، و کمتر
جوانی میتواند در سنین پایین یعنی در داغترین دوران غریزه جنسی اقدام به ازدواج کند، شکل حادّتري به خود گرفته است.
ص: 390
با این وضع چه باید کرد؟ ..... ص : 390
را مجاز بدانیم (همان طور که دنیاي مادي امروز عملا بر آن صحه گذارده و آن را به رسمیت شناخته) و یا طرح « فحشاء » یا باید
ازدواج موقت را بپذیریم، معلوم نیست آنها که با ازدواج موقت و فحشاء مخالفند چه جوابی براي این سؤال فکر کردهاند؟! در حالی
صفحه 346 از 550
که طرح ازدواج موقت، نه شرایط سنگین ازدواج دائم را دارد که با عدم تمکن مالی یا اشتغالات تحصیلی و مانند آن نسازد و نه
زیانهاي فجایع جنسی و فحشاء را در بر دارد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 25 ] ..... ص : 390
( آیه 25 )- ازدواج با کنیزان! در تعقیب بحثهاي مربوط به ازدواج، این آیه، شرایط ازدواج با کنیزان را بیان میکند، نخست
که « کسانی که قدرت ندارند که با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان ازدواج کنند میتوانند با کنیزان با ایمان ازدواج نمایند » : میگوید
مهر و سایر مخارج آن معمولا سبکتر و سهلتر است (وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِ حَ الْمُحْ َ ص ناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ
أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ).
خداوند » سپس میگوید: شما براي تشخیص ایمان آنها مأمور به ظاهر اظهارات آنان هستید، و اما در باره باطن و اسرار درونی آنان
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِکُمْ). ) « به ایمان و عقیده شما آگاهتر است
و از آنجا که بعضی در مورد ازدواج با کنیزان کراهت داشتند، قرآن میگوید:
بَعْضُ کُمْ مِنْ بَعْضٍ). بنابراین، نباید از ازدواج با آنها ) « و بعضی از بعض دیگرید » شما همه از یک پدر و مادر به وجود آمدهاید
کراهت داشته باشید.
و بدون اجازه او باطل « این ازدواج باید به اجازه مالک صورت گیرد » : سپس به یکی از شرایط این ازدواج اشاره کرده، میفرماید
است (فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ).
وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ). ) « و مهرشان را به خودشان بدهید » : در جمله بعد میفرماید
از این جمله استفاده میشود که باید مهر متناسب و شایستهاي براي آنها قرار ص: 391
داد و آن را به خود آنان داد. همچنین استفاده میشود که بردگان نیز میتوانند مالک اموالی گردند که از طرق مشروع به آن دست
یافتهاند.
« که پاکدامن باشند، نه مرتکب زنا بطور آشکار شوند » یکی دیگر از شرایط این ازدواج آن است که کنیزانی انتخاب شوند
(مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ).
وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ). ) « و نه دوست پنهانی بگیرند »
در جمله بعد به تناسب احکامی که در باره ازدواج با کنیزان و حمایت از حقوق آنها گفته شد بحثی در باره مجازات آنها به هنگام
انحراف از جاده عفت به میان آمده، و آن این که اگر مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد در باره آنان،
یعنی تنها پنجاه تازیانه باید به آنها زد (فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَۀٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ). « جاري میشود
این ازدواج با کنیزان براي کسانی است که از نظر غریزه جنسی شدیدا در فشار قرار گرفتهاند، و قادر به ازدواج با » : سپس میگوید
بنابراین، براي غیر آنها مجاز نیست (ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ). « زنان آزاد نیستند
خودداري کردن از ازدواج با کنیزان (تا آنجا که توانایی داشته باشید و دامان شما آلوده گناه نگردد) به سود » : اما بعد میفرماید
وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ). ) « شماست
وَ اللَّهُ غَفُورٌ ) « و خداوند (نسبت به آنچه در گذشته بر اثر بی خبري انجام دادهاید) آمرزنده و مهربان است » : در پایان آیه میفرماید
رَحِیمٌ).
سوره نساء ( 4): آیۀ 26 ] ..... ص : 391
صفحه 347 از 550
(آیه 26 )- این محدودیتها براي چیست؟ به دنبال احکام مختلف در زمینه ازدواج که در آیات پیش بیان شد ممکن است این سؤال
پیش آید که منظور از این همه محدودیتها و قید و بندهاي قانونی چیست؟ در این آیه و دو آیه بعد پاسخ به این سؤالات میدهد، و
یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ). ) « خداوند میخواهد (با این دستورات راههاي خوشبختی و سعادت را) براي شما آشکار سازد » : میگوید
وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ ) « و (خداوند میخواهد شما را) به سنتهاي (صحیح) پیشینیان رهبري کند » وانگهی شما در این برنامه تنها نیستید
الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ).
وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). ص: 392 ) « توبه شما را بپذیرد » علاوه بر این
و نعمتهاي خود را که بر اثر انحرافات شما قطع شده بار دیگر به شما باز گرداند و این در صورتی است که شما از آن راههاي
انحرافی که در زمان جاهلیت و قبل از اسلام داشتید، باز گردید.
وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ). ) « خداوند دانا و حکیم است » : در پایان آیه میفرماید
از اسرار احکام خود آگاه، و روي حکمت خود آنها را براي شما تشریع کرده است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 27 ] ..... ص : 392
خدا میخواهد شما را ببخشد (و از آلودگی پاك نماید) و نعمتها و برکات را به » (آیه 27 )- در این آیه مجددا تأکید میکند، که
وَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). ) « شما بازگرداند
و همانند آنها از فرق « ولی شهوتپرستانی که در امواج گناهان غرق هستند، میخواهند شما از طریق سعادت بکلی منحرف شوید »
تا قدم آلوده انواع گناهان گردید (وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً).
اکنون شما فکر کنید، آیا آن محدودیت آمیخته با سعادت و افتخار براي شما بهتر است، یا این آزادي و بیبندوباري توأم با
آلودگی و نکبت و انحطاط؟! این آیات در حقیقت به افرادي که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبی مخصوصا در زمینه مسائل
جنسی ایراد میکنند، پاسخ میگوید، که این آزادیهاي بیقید و شرط سرابی بیش نیست و نتیجه آن گرفتار شدن در بیراههها و
پرتگاههاست که نمونههاي زیادي از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشی شدن خانوادهها، انواع جنایات جنسی و فرزندان
نامشروع جنایت پیشه مشاهده میکنیم.
سوره نساء ( 4): آیۀ 28 ] ..... ص : 392
« خدا میخواهد (با دستورهاي مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن) کار را بر شما سبک کند » : (آیه 28 )- در این آیه میگوید
(یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ).
وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً). ) « زیرا انسان، ضعیف آفریده شده » : و در بیان علت آن میفرماید
و در برابر توفان غرایز گوناگون که از هر سو به او حملهور میشود باید طرق مشروعی براي ارضاي غرایز به او ارائه شود تا بتواند
خود را از انحراف حفظ کند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 29 ] ..... ص : 392
(آیه 29 )- بستگی سلامت اجتماع به سلامت اقتصاد! این آیه در واقع ص: 393
تشکیل میدهد، و به همین دلیل فقهاي اسلام در تمام « معاملات و مبادلات مالی » زیر بناي قوانین اسلامی را در مسائل مربوط به
صفحه 348 از 550
اي کسانی که ایمان آوردهاید! اموال » : ابواب معاملات به آن استدلال میکنند، آیه خطاب به افراد با ایمان کرده و میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ). ) « یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید
بنابراین، هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوي، معاملاتی که حد و حدود آن کاملا مشخص نباشد، خرید و فروش اجناسی
که فایده منطقی و عقلایی در آن نباشد، خرید و فروش وسایل فساد و گناه، همه در تحت این قانون کلی قرار دارد.
مگر این که (تصرف شما در اموال دیگران از طریق) تجارتی باشد که با رضایت شما » : در جمله بعد به عنوان یک استثناء میفرماید
إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ). ) « انجام میگیرد
و» : در پایان آیه، مردم را از قتل نفس باز میدارد و ظاهر آن به قرینه آخرین جمله آیه نهی از خودکشی و انتحار است، میفرماید
وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً). ) « خودکشی نکنید، خداوند نسبت به شما مهربان است
در حقیقت قرآن با ذکر این دو حکم پشت سر هم اشاره به یک نکته مهم اجتماعی کرده است و آن این که اگر روابط مالی مردم
بر اساس صحیح استوار نباشد و اقتصاد جامعه به صورت سالم پیش نرود و در اموال یکدیگر به ناحق تصرف کنند، جامعه گرفتار
یک نوع خودکشی و انتحار خواهد شد، و علاوه بر این که انتحارهاي شخصی افزایش خواهد یافت، انتحار اجتماعی هم از آثار
ضمنی آن است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 30 ] ..... ص : 393
و هر کس این عمل را از روي » : (آیه 30 )- در این آیه به مجازات کسانی که از قوانین الهی سرپیچی کنند اشاره کرده و میفرماید
تجاوز و ستم انجام دهد (و خود را آلوده خوردن اموال دیگران به ناحق سازد و یا دست به انتحار و خودکشی زند، نه تنها به آتش
وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْ لِیهِ ) « این جهان میسوزد بلکه) در آتش قهر و غضب پروردگار (نیز) خواهد سوخت
ناراً). ص: 394
وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً). ) « و این کار براي خدا آسان است » : در پایان آیه میفرماید
سوره نساء ( 4): آیۀ 31 ] ..... ص : 394
اگر گناهان کبیرهاي که از آن نهی شده ترك گویید گناهان » : (آیه 31 )- گناهان کبیره و صغیره! این آیه با صراحت میگوید
إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ ) « کوچک شما را میپوشانیم و میبخشیم و در جایگاه نیکویی شما را وارد میکنیم
سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً).
گذاشته « سیّئۀ » و دستهاي که نام آنها را « کبیره » از این تعبیر استفاده میشود که گناهان بر دو دستهاند، دستهاي که قرآن نام آنها را
را ذکر « صغیره » ، نموده است، و در آیه 49 سوره کهف در برابر کبیره « لمم » تعبیر به « سیئۀ » است، و در آیه 32 سوره نجم به جاي
فرموده است.
هر گناهی است که از نظر اسلام بزرگ و پراهمیت است، و نشانه اهمیت آن میتواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به « کبیره »
نهی از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مانند قتل نفس و رباخواري و زنا و امثال آنها.
در صورتی صغیره هستند که تکرار نشوند و علاوه بر آن به عنوان بیاعتنایی و یا غرور و طغیان و کوچک « صغیره » البته گناهان
شمردن گناه انجام نگیرند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 32 ] ..... ص : 394
صفحه 349 از 550
اشاره
( (آیه 32
شأن نزول: ..... ص : 394
چرا مردان به » : در مورد نزول این آیه چنین نقل شده که: امّ سلمه (یکی از همسران پیامبر) به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کرد
جهاد میروند و زنان جهاد نمیکنند؟ و چرا براي ما نصف میراث آنها مقرر شده؟ اي کاش ما هم مرد بودیم و همانند آنها به جهاد
.« میرفتیم، و موقعیت اجتماعی آنها را داشتیم
آیه نازل گردید و به این سؤالات و مانند آن پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 394
تفاوت سهم ارث مردان و زنان براي جمعی از مسلمانان به صورت یک سؤال درآمده بود، آنها گویا توجه نداشتند که این تفاوت
به خاطر آن است که هزینه زندگی، عموما بر دوش مردان میباشد، و زنان از آن معافند، به علاوه هزینه خود آنها نیز بر دوش
مردان است، و همان طور که سابقا اشاره شد سهمیه زنان عملا ص: 395
برتریهایی را که خداوند براي بعضی از شما نسبت به بعضی دیگر قائل شده » : دو برابر مردان خواهد بود، لذا آیه شریفه میگوید
وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلی بَعْضٍ). ) « هرگز آرزو نکنید
زیرا این تفاوتها هر کدام اسراري دارد که از شما پوشیده و پنهان است.
طبقاتی « استثمار » و « استعمار » البته نباید اشتباه کرد که آیه اشاره به تفاوتهاي واقعی و طبیعی میکند نه تفاوتهاي ساختگی که بر اثر
به وجود میآید.
لِلرِّجالِ نَصِ یبٌ مِمَّا اکْتَسَ بُوا وَ ) « مردان و زنان هر کدام بهرهاي از کوششها و تلاشها و موقعیت خود دارند » : لذا بلافاصله میفرماید
لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ).
خواه موقعیت طبیعی باشد (مانند تفاوت دو جنس مرد و زن با یکدیگر) و یا تفاوت به خاطر تلاشها و کوششهاي اختیاري.
به جاي آرزو کردن این گونه تفاوتها، از فضل خدا و لطف و کرم او تمنا کنید که به شما از نعمتهاي مختلف و » : سپس میفرماید
وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ). و در نتیجه افرادي خوشبخت و سعادتمند باشید. ) « موقعیتها و پاداشهاي نیک ارزانی دارد
إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً). ) « چون خداوند به همه چیز داناست » : و در پایان میفرماید
و میداند براي نظام اجتماعی چه تفاوتهایی از نظر طبیعی و یا حقوقی لازم است، و نیز از اسرار درون مردم باخبر است و میداند چه
افرادي آرزوهاي نادرست در دل میپرورانند و چه افرادي به آنچه مثبت و سازنده است میاندیشند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 33 ] ..... ص : 395
(آیه 33 )- بار دیگر قرآن در این آیه به مسائل ارث بازگشته و میگوید:
صفحه 350 از 550
وَ لِکُلٍّ جَعَلْنا مَوالِیَ مِمَّا تَرَكَ ) « براي هر کس (اعم از زن و مرد) وارثانی قرار دادیم که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند »
الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ).
وَ الَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمانُکُمْ فَآتُوهُمْ ) « کسانی که با آنها پیمان بستهاید، نصیب و سهم آنها را از ارث بپردازید » : سپس اضافه میکند
نَصِیبَهُمْ).
میباشد که « ضمان جریره » یی که باید سهم ارث آنها را پرداخت آنچه به مفهوم آیه نزدیکتر است همان پیمان « همپیمانها » در باره
قبل از اسلام وجود داشت، ص: 396
به یکدیگر کمک کنند، و در برابر مشکلات، یکدیگر « برادروار » دو نفر با هم قرار میگذاشتند که در کارها » : و آن چنین بود که
و برادري « پیمان دوستی » را یاري نمایند و به هنگامی که یکی از آنها از دنیا برود، شخصی که بازمانده از وي ارث ببرد اسلام این
را به رسمیت شناخت، ولی تأکید کرد که ارث بردن چنین هم پیمانی منحصرا در زمانی است که خویشاوندي براي میت وجود
نداشته باشد.
سپس در پایان آیه میفرماید: اگر در دادن سهام صاحبان ارث کوتاهی کنید و یا حق آنها را کاملا ادا نمایید در هر حال خدا آگاه
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیداً). ) « زیرا خداوند شاهد و ناظر بر هر کار و هر چیزي میباشد » است
سوره نساء ( 4): آیۀ 34 ] ..... ص : 396
(آیه 34 )- سرپرستی در نظام خانواده. خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سر
پرست واحدي داشته باشد، زیرا رهبري و سرپرستی دسته جمعی که زن و مرد مشترکا آن را به عهده بگیرند مفهومی ندارد در
و تحت نظارت او باشد، قرآن در اینجا تصریح میکند که مقام « معاون » خانواده و دیگري « رئیس » نتیجه مرد یا زن یکی باید
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ). ) « مردان سرپرست و نگهبان زنانند » : سرپرستی باید به مرد داده شود، میگوید
البته مقصود از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدي نیست، بلکه منظور رهبري واحد منظم با توجه به مسؤولیتها و مشورتهاي لازم
است.
این سرپرستی به خاطر برتریهایی است که (از نظر نظام اجتماع) خداوند » : جمله بعد که دو بخش است در قسمت اول میفرماید
بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ). ) « براي بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است
و نیز این سرپرستی به خاطر تعهداتی است که مردان در مورد پرداختهاي مالی در برابر زنان و خانواده » : و در قسمت دوم میفرماید
وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ). ) « به عهده دارند
سپس اضافه میکند که زنان در برابر وظایفی که در خانواده به عهده دارند به دو دستهاند: ص: 397
و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند و در غیاب (همسر خود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقی که خدا » : دسته اول
فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ). ) « براي آنان قرار داده، میکنند
یعنی مرتکب خیانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسرار خانواده در غیاب او نمیشوند، و
وظایف و مسؤولیتهاي خود را به خوبی انجام میدهند.
دسته دوم: زنانی هستند که از وظایف خود سرپیچی میکنند و نشانههاي ناسازگاري در آنها دیده میشود، مردان در مقابل این
زنانی را که از طغیان و سرکشی آنها » : گونه زنان وظایفی دارند که باید مرحله به مرحله اجرا گردد، در مرحله اول میفرماید
وَ اللَّاتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ). ) « میترسید پند و اندرز دهید
وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ). ) « در صورتی که اندرزهاي شما سودي نداد، در بستر از آنها دوري کنید » : در مرحله دوم میفرماید
صفحه 351 از 550
و در مرحله سوم: در صورتی که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسؤولیتها از حد بگذرد و همچنان در راه قانونشکنی با
شدت » لجاجت و سرسختی گام بردارند، نه اندرزها تأثیر کند، و نه جدا شدن در بستر، و کم اعتنایی نفعی نبخشد، و راهی جز
وَ اضْرِبُوهُنَّ). ) « آنها را تنبیه بدنی کنید » باقی نماند « عمل
مسلم است که اگر یکی از این مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام کند مرد حق ندارد بهانهگیري کرده، در صدد
فَإِنْ ) « پس اگر آنها از شما اطاعت کردند، راهی براي تعدّي بر آنها مجویید » : آزار زن برآید، لذا به دنبال این جمله میفرماید
أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا).
و در پایان آیه مجددا به مردان هشدار میدهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیا کَبِیراً). ) « زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است » بالاتر از همه قدرتهاست بیندیشند
سوره نساء ( 4): آیۀ 35 ] ..... ص : 397
و اگر از » : (آیه 35 )- محکمه صلح خانوادگی! در این آیه اشاره به مسأله بروز اختلاف و نزاع میان دو همسر کرده، میگوید
جدایی و شکاف میان آنان ص: 398
تا به کار آنان رسیدگی کنند (وَ إِنْ « (دو همسر) بیم داشته باشید یک داور از خانواده شوهر، و داوري از خانواده زن انتخاب کنید
خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها).
اگر این دو داور (با حسن نیت و دلسوزي وارد کار شوند و) هدفشان اصلاح میان دو همسر بوده باشد، خداوند » : سپس میفرماید
إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُما). ) « کمک میکند و به وسیله آنان میان دو همسر الفت میدهد
خداوند (از نیت آنها) با خبر و آگاه » : و براي این که به داوران هشدار دهد که حسن نیت به خرج دهند در پایان آیه میفرماید
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً). ) « است
محکمه صلح خانوادگی که در آیه فوق به آن اشاره شده یکی از شاهکارهاي اسلام است. این محکمه امتیازاتی دارد که سایر
محاکم فاقد آن هستند، از جمله:
-1 در محیط خانواده نمیتوان تنها با مقیاس خشک قانون و مقررات بیروح گام برداشت، لذا دستور میدهد که داوران این
محکمه کسانی باشند که پیوند خویشاوندي به دو همسر دارند و میتوانند عواطف آنها را در مسیر اصلاح تحریک کنند.
-2 در محاکم عادي قضایی طرفین دعوا مجبورند براي دفاع از خود، هر گونه اسراري که دارند فاش سازند. مسلم است که اگر زن
و مرد در برابر افراد بیگانه و اجنبی اسرار زناشویی خود را فاش سازند احساسات یکدیگر را چنان جریحهدار میکنند که اگر به
اجبار به منزل و خانه باز گردند، دیگر از آن صمیمیت و محبت سابق خبري نخواهد بود.
-3 داوران در محاکم معمولی، در جریان اختلافات غالبا بیتفاوتند در حالی که در محکمه صلح فامیلی حکمین نهایت کوشش را
به خرج میدهند که صلح و صمیمیت در میان این دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته، به جوي باز گردد! 4- از همه اینها گذشته
چنین محکمهاي هیچ یک از مشکلات و هزینههاي سرسامآور و سرگردانی محاکم معمولی را ندارد.
ص: 399
سوره نساء ( 4): آیۀ 36 ] ..... ص : 399
(آیه 36 )- در این آیه یک سلسله از حقوق اعم از حق خدا و بندگان و آداب معاشرت با مردم بیان شده است، و روي هم رفته ده
صفحه 352 از 550
دستور از آن استفاده میشود.
-1 نخست مردم را دعوت به عبادت و بندگی پروردگار و ترك شرك و بت پرستی که ریشه اصلی تمام برنامههاي اسلامی است
میکند، دعوت به توحید و یگانه پرستی روح را پاك، و نیت را خالص، و اراده را قوي، و تصمیم را براي انجام هر برنامه مفیدي
محکم میسازد، و از آنجا که آیه بیان یک رشته از حقوق اسلامی است، قبل از هر چیز اشاره به حق خداوند بر مردم کرده،
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً). ) « و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید » : میگوید
وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً). ) « و به پدر و مادر نیکی کنید » : -2 سپس میگوید
حق پدر و مادر از مسائلی است که در قرآن مجید زیاد روي آن تکیه شده و کمتر موضوعی است که این قدر مورد تأکید واقع شده
باشد، و در چهار مورد از قرآن، بعد از توحید قرار گرفته است.
نیکی کنید (وَ بِذِي الْقُرْبی). « همچنین به خویشاوندان » -3
و گاهی به عنوان ،« صله رحم » این موضوع نیز از مسائلی است که در قرآن تأکید فراوان در باره آن شده است، گاهی به عنوان
.« احسان و نیکی به خویشاوندان »
میکند (وَ الْیَتامی). زیرا در هر اجتماعی بر « یتیمان » کرده، و افراد با ایمان را توصیه به نیکی در حق « ایتام » -4 سپس اشاره به حقوق
اثر حوادث گوناگون همیشه کودکان یتیمی وجود دارند که فراموش کردن آنها نه فقط وضع آنان را به خطر میافکند، بلکه وضع
اجتماع را نیز به خطر میاندازد.
را یاد آوري میکند (وَ الْمَساکِینِ). « مستمندان » -5 بعد از آن حقوق
زیرا در هر اجتماعی افرادي معلول و از کار افتاده و مانند آن وجود دارند که فراموش کردن آنها بر خلاف تمام اصول انسانی است.
میکند (وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبی). ص: 400 « همسایگان نزدیک » -6 سپس توصیه به نیکی در حق
سفارش میکند (وَ الْجارِ الْجُنُبِ). « همسایگان دور » -7 سپس در باره
در اسلام به قدري اهمیت دارد که در وصایاي معروف امیر مؤمنان علیه السّلام میخوانیم: ما زال (رسول اللّه) « حق همسایگی »
یوصی بهم حتّی ظننا انّه سیورّثهم:
.« آنقدر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در باره آنها سفارش کرد، که ما فکر کردیم شاید دستور دهد همسایگان از یکدیگر ارث ببرند »
در حدیث دیگري از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که در یکی از روزها سه بار فرمود:
.«... به خدا سوگند چنین کسی ایمان ندارد » : و اللّه لا یؤمن
کسی که همسایه او از مزاحمت او در امان » : یکی پرسید چه کسی؟ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: الّذي لا یأمن جاره بوائقه
« و به دوست و همنشین » : -8 سپس قرآن در باره کسانی که با انسان دوستی و مصاحبت دارند، توصیه کرده، میفرماید !« نیست
نیکی کنید (وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ).
معنایی وسیعتر از دوست و رفیق دارد، به این ترتیب آیه یک دستور جامع و کلی براي حسن معاشرت نسبت « صاحب بالجنب » البته
به تمام کسانی که با انسان ارتباط دارند میباشد، اعم از دوستان واقعی، و همکاران، و همسفران، و مراجعان، و شاگردان، و
مشاوران، و خدمتگزاران.
-9 دسته دیگري که در اینجا در باره آنها سفارش شده، کسانی هستند که در سفر و بلاد غربت احتیاج پیدا میکنند و با این که
وَ ابْنِ السَّبِیلِ). ) « و واماندگان » : ممکن است در شهر خود افراد متمکنی باشند، در سفر به علتی وا میمانند میفرماید
وَ ما مَلَکَتْ ) « و بردگانی که مالک آنها هستید » : -10 در آخرین مرحله توصیه به نیکی کردن نسبت به بردگان کرده، میفرماید
أَیْمانُکُمْ).
صفحه 353 از 550
در حقیقت آیه با حق خدا شروع شده و با حقوق بردگان ختم میگردد و تنها این آیه نیست که در آن در باره بردگان توصیه شده،
بلکه در آیات مختلف دیگر نیز در این زمینه بحث شده است.
خداوند افراد متکبر و فخر فروش را ص: 401 » : در پایان آیه هشدار میدهد و میگوید
إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُوراً). ) « دوست نمیدارد
به این ترتیب هر کس از فرمان خدا سرپیچی کند و به خاطر تکبر، از رعایت حقوق خویشاوندان، پدر و مادر، یتیمان، مسکینان، ابن
السبیل و دوستان سر باز زند محبوب خدا و مورد لطف او نیست. و هر کس که مشمول لطف او نباشد از هر خیر و سعادتی محروم
است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 37 ] ..... ص : 401
آنها کسانی هستند » (آیه 37 )- انفاقهاي ریایی و الهی! این آیه در حقیقت، دنباله آیات پیش و اشاره به افراد متکبر و خودخواه است
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ ) « که (نه تنها خودشان از نیکی کردن به مردم) بخل میورزند، بلکه مردم را نیز به بخل دعوت میکنند
النَّاسَ بِالْبُخْلِ).
مبادا افراد اجتماع از آنها توقعی « آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنان داده کتمان کنند » علاوه بر این سعی دارند
پیدا کنند (وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).
وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ ) « ما براي کافران عذاب خوارکنندهاي مهیا ساختهایم » : سپس سر انجام و عاقبت کار آنها را چنین بیان میکند که
عَذاباً مُهِیناً).
غالبا از کفر سر چشمه میگیرد، زیرا افراد بخیل، در واقع ایمان کامل به مواهب « بخل » آن باشد که « کافرین » شاید سرّ تعبیر به
و « تکبر » براي این است که جزاي « عذاب آنها خوارکننده است » : بیپایان پروردگار نسبت به نیکوکاران ندارند، و این که میگوید
را از این راه ببینند. « خود برتربینی »
سوره نساء ( 4): آیۀ 38 ] ..... ص : 401
و آنها کسانی هستند که اموال خود را » : (آیه 38 )- در این آیه به یکی دیگر از صفات متکبران خود خواه اشاره کرده، میفرماید
وَ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ ) « براي نشان دادن به مردم (و کسب شهرت و مقام) انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند
رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ).
و از آنجا که هدف آنها جلب رضایت خالق نیست بلکه خدمت به خلق است، دائما در این فکرند که چگونه انفاق کنند تا بیشتر
بتوانند از آن بهرهبرداري به سود خود نموده، و موقعیت خود را تثبیت کنند. ص: 402
و سرنوشتی « و کسی که شیطان قرین اوست بد قرینی براي خود انتخاب کرده » آنها شیطان را دوست و رفیق خود انتخاب کردند
بهتر از این نخواهد داشت (وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَرِیناً فَساءَ قَرِیناً).
یک رابطه مستمر است نه موقت و گاهگاهی. « شیطان و اعمال شیطانی » با « متکبران » از این آیه استفاده میشود که رابطه
سوره نساء ( 4): آیۀ 39 ] ..... ص : 402
اشاره
صفحه 354 از 550
چه میشد اگر آنها (از این بیراههها باز میگشتند و) ایمان » : (آیه 39 )- در این آیه به عنوان اظهار تأسف به حال این عده میفرماید
به خدا و روز رستاخیز میآوردند و از مواهبی که خداوند در اختیار آنها گذاشته با اخلاص نیت و فکر پاك به بندگان خدا
و از این راه براي خود کسب سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت میکردند (وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ « میدادند
أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ).
وَ کانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِیماً). ) « و بر طبق آن به آنها جزا و کیفر میدهد « و در هر حال خداوند از نیات و اعمال آنها باخبر است »
خداوند حتی به اندازه سنگینی ذرهاي ستم » : 40 )- این آیه به افراد بیایمان و بخیل که حال آنها در آیات قبل گذشت میگوید ) )
إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ). ) « نمیکند
در اصل به معنی مورچههاي بسیار کوچکی است که به زحمت دیده میشود، ولی تدریجا به هر چیز کوچکی ذرّه گفته شده « ذرّه »
است، تعبیر « سنگینی » به معنی « مثقال » که کوچکترین جزء اجسام است نیز ذرّه گفته میشود. و از آنجا که « اتم » است، و امروز به
به معنی سنگینی یک جسم فوق العاده کوچک میباشد. « مثقال ذرّة »
اگر کار نیکی انجام شود آن را مضاعف مینماید، و پاداش عظیم از طرف » سپس اضافه میکند، خداوند تنها ستم نمیکند، بلکه
وَ إِنْ تَکُ حَسَنَۀً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً). ) « خود در برابر آن میدهد
چرا خداوند ظلم نمیکند؟! ..... ص : 402
از آنجا که ظلم و ستم معمولا یا بر اثر جهل است و یا احتیاج و یا کمبودهاي روانی، کسی که نسبت به همه چیز و همه کس
ص: 403
عالم و از همه بینیاز و هیچ کمبودي در ذات مقدس او نیست، ظلم کردن در باره او ممکن نیست نه این که نمیتواند ظلم کند،
بلکه در عین توانایی به خاطر این که حکیم و عالم است از ظلم کردن، خودداري مینماید.
سوره نساء ( 4): آیۀ 41 ] ..... ص : 403
(آیه 41 )- در تعقیب آیات گذشته که در مورد مجازاتها و پاداشهاي بدکاران و نیکوکاران سخن میگفت، این آیه اشاره به مسأله
حال این افراد چگونه خواهد بود آن روز که براي هر امتی گواهی بر اعمال آنها » : شهود و گواهان رستاخیز کرده، میگوید
فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّۀٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً). ) « میآوریم و تو را گواه بر آنان خواهیم آورد
و به این ترتیب علاوه بر گواهی اعضاي پیکر آدمی، و گواهی زمینی که بر آن زیست کرده، و گواهی فرشتگان خدا بر اعمال او،
هر پیامبري نیز گواه اعمال امت خویش است، و بدکاران با وجود این همه گواه چگونه میتوانند حقیقتی را انکار کنند و خود را از
کیفر اعمال خویش دور دارند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 42 ] ..... ص : 403
در آن روز آنها که کافر شدند، و با فرستاده پروردگار به » : (آیه 42 )- در این آیه به نتیجه اعمال آنها اشاره کرده، میگوید
مخالفت برخاستند (دادگاه عدل خدا را میبینند و شهود و گواهان غیر قابل انکاري در این دادگاه مشاهده میکنند، آن چنان از
صفحه 355 از 550
یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ) « کار خود پشیمان میشوند که) آرزو میکنند اي کاش خاك بودند و با خاکهاي زمین یکسان میشدند
وَ لا یَکْتُمُونَ اللَّهَ ) « و در آن روز (با آن همه گواهان) سخنی را نمیتوانند از خدا پنهان کنند » .( عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّي بِهِمُ الْأَرْضُ
حَدِیثاً).
زیرا با آن همه شهود و گواهان راهی براي انکار نیست.
سوره نساء ( 4): آیۀ 43 ] ..... ص : 403
اشاره
(آیه 43 )- چند حکم فقهی! از این آیه چند حکم اسلامی استفاده میشود:
-1 باطل بودن نماز در حال مستی: ..... ص : 403
یا أَیُّهَا الَّذِینَ ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه میگویید » : آیه شریفه میفرماید
آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ).
فلسفه آن هم روشن است، زیرا نماز گفتگوي بنده و راز و نیاز او با خداست ص: 404
و باید در نهایت هوشیاري انجام گردد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانهاند
-2 باطل بودن نماز در حال جنابت: ..... ص : 404
همان گونه که قرآن میگوید:
به نماز نزدیک نشوید (وَ لا جُنُباً). « و همچنین هنگامی که جنب هستید »
و در مسافرت گرفتار بیآبی شوید (إِلَّا عابِرِي « مگر این که مسافر باشید » : سپس استثنایی براي این حکم بیان فرموده، میگوید
سَبِیلٍ). که در این حال نماز خواندن به شرط تیمم که در ذیل آیه خواهد آمد جایز است.
-3 سپس در مورد جواز نماز خواندن و یا عبور از مسجد میفرماید: ..... ص : 404
حَتَّی تَغْتَسِلُوا). ) « تا غسل کنید »
-4 تیمم براي معذورین- ..... ص : 404
در جمله بعد که در حقیقت تمام موارد تشریع تیمم جمع است، نخست به موردي که آب راي بدن ضرر داشته باشد اشاره کرده و
وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ). ) « و اگر بیمار باشید و یا در سفر » : میفرماید
صفحه 356 از 550
أَوْ جاءَ أَحَ دٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ ) « هنگامی که یکی از شما از قضاي حاجت برگشت و یا با زنان آمیزش جنسی داشتهاید » و یا
لامَسْتُمُ النِّساءَ).
فَلَمْ تَجِدُوا ماءً). ) « و در این حال آب براي وضو یا غسل نیابید »
فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً). ) « در این موقع با خاك پاکیزهاي تیمم کنید »
فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ). ) « سپس صورت و دستهاي خود را مسح کنید » : در جمله بعد طرز تیمم را بیان فرموده، میگوید
چون خداوند بخشنده و » در پایان آیه اشاره به این حقیقت میکند که دستور مزبور، یک نوع تسهیل و تخفیف براي شماست
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُ  وا غَفُوراً). ) « آمرزنده است
سوره نساء ( 4): آیۀ 44 ] ..... ص : 404
آیا ندیدي جمعیتی که بهرهاي از کتاب » : (آیه 44 )- در این آیه خداوند با تعبیري حاکی از تعجب به پیامبر خود، خطاب میکند که
آسمانی را در اختیار داشتند، (اما به جاي این که با آن، هدایت و سعادت براي خود و دیگران بخرند) هم براي خود گمراهی
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِ یباً مِنَ الْکِتابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَۀَ وَ یُرِیدُونَ أَنْ تَضِ لُّوا السَّبِیلَ). ) « خریدند هم میخواهند شما گمراه شوید
ص: 405
و به این ترتیب آنچه وسیله هدایت خود و دیگران بود بر اثر سوء نیّاتشان تبدیل به وسیله گمراه شدن و گمراه کردن گشت، چرا که
آنها هیچ گاه دنبال حقیقت نبودند، بلکه به همه چیز با عینک سیاه نفاق و حسد و مادیگري مینگریستند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 45 ] ..... ص : 405
و خداوند از » (آیه 45 )- در این آیه میفرماید: اینها اگر چه در لباس دوست، خود را جلوه میدهند، دشمنان واقعی شما هستند
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ). ) « دشمنان شما آگاهتر است
چه دشمنی از آن بالاتر که با سعادت و هدایت شما مخالفند، گاهی به زبان خیرخواهی و گاهی از طریق بدگویی و هر زمان به
شکلی به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود هستند.
همین قدر کافی است که خداوند رهبر و ولیّ شما باشد و کافی » ولی شما هرگز از عداوت آنها وحشت نکنید، شما تنها نیستید
وَ کَفی بِاللَّهِ وَلِیا وَ کَفی بِاللَّهِ نَصِیراً). ) « است که خدا یاور شما باشد
سوره نساء ( 4): آیۀ 46 ] ..... ص : 405
(آیه 46 )- گوشه دیگري از اعمال یهود! این آیه به دنبال آیات قبل، صفات جمعی از دشمنان اسلام را تشریح میکند و به
گوشهاي از اعمال آنها اشاره مینماید.
جمعی از یهودیان سخنان را از » : یکی از کارهاي آنها، تحریف حقایق و تغییر چهره دستورهاي خداوند بوده است، آیه میفرماید
مِنَ الَّذِینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ). ) « محل خود تحریف مینمایند
این تحریف ممکن است جنبه لفظی داشته باشد و یا جنبه معنوي و عملی، اما جملههاي بعد میرساند که منظور از تحریف در اینجا
وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا). ) !« ما شنیدیم و مخالفت کردیم » : همان تحریف لفظی و تغییر عبارت است زیرا آنها میگویند
میگویند شنیدیم و مخالفیم. « شنیدیم و فرمانبرداریم » یعنی، به جاي این که بگویند: سمعنا و اطعنا
صفحه 357 از 550
و بعد اشاره به قسمت دیگري از سخنان عداوت آمیز و آمیخته با جسارت ص: 406
وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ). علاوه بر این از روي سخریه میگفتند: ) « بشنو که هرگز نشنوي » : و بیادبی آنها کرده، میگوید: آنها میگویند
(راعِنا).
توضیح این که: مسلمانان راستین در آغاز دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله براي این که بهتر سخنان او را بشنوند و به دل بسپارند
در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله این جمله را میگفتند:
راعنا یعنی، ما را مراعات کن و به ما مهلت بده! ولی این دسته از یهود این جمله را دستاویز قرار داده و آن را مقابل حضرت تکرار
!« ما را تحمیق کن » بود و یا معنی دیگر عربی آن را یعنی « بشنو که هرگز نشنوي » میکردند و منظورشان معنی عبري این جمله که
اراده میکردند.
لَیا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی ) « با زبان خود حقایق را از محور اصلی بگردانند و در آیین حق طعن زنند » تمام اینها به منظور آن بود که
الدِّینِ).
ما کلام خدا » : اما اگر آنها به جاي این همه لجاجت و دشمنی با حق و جسارت و بیادبی، راه راست را پیش میگرفتند و میگفتند
را شنیدیم و از در اطاعت در آمدیم، سخنان ما را بشنو و ما را مراعات کن و به ما مهلت بده (تا حقایق را کاملا درك کنیم) به نفع
وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ). ) « آنها بود و با عدالت و منطق و ادب کاملا تطبیق داشت
اما آنها بر اثر کفر و سرکشی و طغیان از رحمت خدا به دور افتادهاند (و دلهاي آنها آن چنان مرده است که به این زودي در برابر »
حق، زنده و بیدار نمیگردد) فقط دسته کوچکی از آنها افراد پاکدلی هستند که آمادگی پذیرش حقایق را دارند و سخنان حق را
وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا). ) « میشنوند و ایمان میآورند
سوره نساء ( 4): آیۀ 47 ] ..... ص : 406
(آیه 47 )- سرنوشت افراد لجوج! در دنبال بحثی که در آیات سابق در باره اهل کتاب بود، در اینجا روي سخن را به خود آنها کرده
اي کسانی که کتاب آسمانی به شما داده شده است ایمان بیاورید به آنچه نازل کردیم (آیات قرآن مجید) که هماهنگ » : میفرماید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُ َ ص دِّقاً لِما مَعَکُمْ). ) « است با نشانههایی که در کتب شما در باره آن وارد شده است
ص: 407
و مسلما شما با داشتن این همه نشانهها از دیگران سزاوارترید که به این آیین پاك بگروید.
سپس آنها را تهدید میکند که سعی کنید پیش از آن که گرفتار یکی از دو عقوبت شوید در برابر حق تسلیم گردید، نخست این
صورتهاي شما را بکلی محو کرده (و تمام اعضایی که به وسیله آن حقایق را میبینید و میشنوید و درك میکنید از میان » : که
مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها). ) « برده) سپس صورتهاي شما را به پشت سر بازگردانیم
آنها را از رحمت خود دور میسازیم همان طور که اصحاب سبت را دور » : و اما مجازات دوم که به آن تهدید شدهاند این است که
.«1» ( أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ ) « ساختیم
طمس و » به این ترتیب اهل کتاب با اصرار و پافشاري در مخالفت با حق عقبگرد و سقوط میکنند و یا نابود میشوند، منظور از
در آیه فوق همان محو فکري و روحی و عقبگرد معنوي است. « محو و بازگرداندن به عقب
و هیچ قدرتی مانع از آن نخواهد بود (وَ کانَ « فرمان خدا در هر حال انجام میشود » : در پایان آیه براي تأکید این تهدیدها میفرماید
أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا).
صفحه 358 از 550
سوره نساء ( 4): آیۀ 48 ] ..... ص : 407
اشاره
(آیه 48 )- امیدبخشترین آیات قرآن! این آیه صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند،
إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ ) « خداوند (هرگز) شرك را نمیبخشد و پایینتر از آن را براي هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد » ولی
یُشْرَكَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ).
ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصاري هر یک به نوعی مشرك بودند، و قرآن به وسیله این آیه به آنها
اعلام خطر میکند که این عقیده را ترك گویند که گناهی است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان
وَ مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَري إِثْماً عَظِیماً). ) « کسی که براي خدا شریکی قائل شود گناه بزرگی مرتکب شده است » : کرده میفرماید
__________________________________________________
در سوره اعراف ذیل آیه 163 خواهد آمد. « اصحاب سبت » 1) شرح سرگذشت )
ص: 408
طبق روایتی که از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل شده این آیه امیدبخشترین آیات قرآن است و افراد موحد را به لطف و رحمت
پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش همه گناهان را غیر از شرك بیان کرده است.
اسباب بخشودگی گناهان- ..... ص : 408
از آیات قرآن استفاده میشود که وسائل آمرزش و بخشودگی گناه متعدد است از جمله:
-1 توبه و بازگشت به سوي خدا که توأم با پشیمانی از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملی اعمال
بد به وسیله اعمال نیک بوده باشد.
-2 کارهاي نیک فوق العادهاي که سبب آمرزش اعمال زشت میگردد.
-3 شفاعت که شرح آن در ذیل آیه 48 سوره بقره گذشت.
میباشد. « صغیره » که موجب بخشش گناهان « کبیره » -4 پرهیز از گناهان
-5 عفو الهی که شامل افرادي میشود که شایستگی آن را دارند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 49 ] ..... ص : 408
اشاره
( (آیه 49
شأن نزول: ..... ص : 408
صفحه 359 از 550
« ما فرزندان خداییم » : یهود و نصاري براي خود امتیازاتی قائل بودند و همان طور که در آیات قرآن نقل شده گاهی میگفتند
بقره: 111 ) این آیه و آیه بعد نازل شد و ) .« بهشت مخصوص ماست و غیر از ما، در آن راهی ندارد » : (مائده: 18 ) و گاهی میگفتند
به این پندارهاي باطل پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 408
خودستایی- در این آیه به یکی از صفات نکوهیده اشاره شده که گریبانگیر بسیاري از افراد و ملتها میشود و آن خودستایی و
أَ لَمْ تَرَ إِلَی ) « آیا ندیدي کسانی را که خودستایی میکنند » . خویشتن را پاك نشان دادن و فضیلت براي خود ساختن است، میگوید
الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ).
بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ). ) « خداوند هر که را بخواهد میستاید » : سپس میفرماید
و» و تنها اوست که از روي حکمت و مشیت بالغه بدون کم و زیاد، افراد را طبق شایستگیهایی که دارند، مدح و ستایش میکند
وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا). ص: 409 ) « هرگز به هیچ کس، سر سوزنی ستم نخواهد شد
در حقیقت فضیلت چیزي است که خداوند آن را فضیلت بداند نه آنچه خودستایان براي خود از روي خودخواهی قائل میشوند و
به خویش و دیگران ستم میکنند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 50 ] ..... ص : 409
ببین » : (آیه 50 )- در این آیه برتري طلبیها را یک نوع افترا و دروغ به خدا بستن و گناه بزرگ و آشکار معرفی میکند، میفرماید
این جمعیت چگونه با ساختن فضائل دروغین و نسبت دادن آنها به خدا، به پروردگار خویش دروغ میبندند، آنها اگر گناهی جز
انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ کَفی بِهِ إِثْماً مُبِیناً). ) « همین گناه نداشته باشند، براي مجازات آنان کافی است
سوره نساء ( 4): آیۀ 51 ] ..... ص : 409
اشاره
( (آیه 51
شأن نزول: ..... ص : 409
به اهل مکه پیشنهاد کرد که سی نفر از شما و سی نفر از ما به « کعب بن اشرف » یکی از بزرگان یهود به نام « احد » بعد از حادثه
کنار خانه کعبه برویم و شکمهاي خود را بر دیوار خانه کعبه بگذاریم و با پروردگار کعبه عهد کنیم که در نبرد با محمد کوتاهی
کرده، گفت: تو مرد دانشمندي هستی و ما بیسواد و درس « کعب » نکنیم، این برنامه انجام شد، و پس از پایان آن، ابو سفیان رو به
کدام به حق نزدیکتریم، کعب گفت: آیین خود را براي من کاملا تشریح کن. ابو سفیان « محمد » و « ما » ، نخوانده! به عقیده تو
گفت: ما براي حاجیان، شتران بزرگ قربانی میکنیم، و به آنها آب میدهیم، میهمان را گرامی میداریم، و اسیران را آزاد کرده، و
صفحه 360 از 550
صله رحم بهجا میآوریم، خانه پروردگار خود را آباد نگه میداریم، و بر گرد آن طواف میکنیم، و ما اهل حرم خدا سرزمین
مکّهایم! ولی محمد قطع پیوند خویشاوندي کرده، و از حرم خدا و آیین کهن ما بیرون رفته و آیین محمد آیینی است تازه و نوپا-
کعب گفت: به خدا سوگند آیین شما از آیین محمد بهتر است! در این هنگام آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 409
سازشکاران- این آیه یکی دیگر از صفات ناپسند یهود را منعکس میکند که آنها براي پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشکاري با
هر جمعیتی نشان میدادند که حتی براي جلب نظر بتپرستان در برابر بتهاي آنها سجده میکردند و آنچه را که در باره عظمت
اسلام و صفات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دیده یا خوانده بودند زیر پا ص: 410
میگذاشتند، و حتی براي خوشایند بتپرستان آیین خرافی و مملو از ننگ آنها را بر اسلام ترجیح میدادند، با این که اهل کتاب
آیا ندیدي کسانی را که » : بودند و قدر مشترکشان با اسلام به مراتب بیش از بتپرستان بود، لذا آیه به عنوان تعجب میگوید
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِ یباً مِنَ ) « سهمی از کتاب خدا داشتند، اما در برابر بت سجده کردند و به طغیانگران اظهار ایمان نمودند
الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ).
وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ) !« و در باره مشرکان میگویند: آنان از کسانی که ایمان آوردهاند هدایتیافتهترند » به این هم قناعت نکردند
هؤُلاءِ أَهْدي مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا).
سوره نساء ( 4): آیۀ 52 ] ..... ص : 410
آنها کسانی هستند که خدا آنان را از رحمت خود » : (آیه 52 )- در این آیه، سرنوشت این گونه سازشکاران را بیان کرده میفرماید
أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ ) « دور ساخته و کسی که خدا او را از رحمت خویش دور کند، هیچ یاوري براي او نخواهی یافت
یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 53 ] ..... ص : 410
(آیه 53 )- در تفسیر دو آیه قبل گفته شد که یهود به خاطر جلب توجه بتپرستان مکّه گواهی دادند که بتپرستی قریش از خدا
پرستی مسلمانان بهتر است! و حتی خود آنان در مقابل بتها سجده کردند! در این آیه و آیه بعد این نکته یادآوري شده که قضاوت
آنان به دو دلیل فاقد ارزش و اعتبار است:
آیا آنها (یهود) سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوري کنند؟) در حالی که اگر چنین بود به مردم کمترین حق را » -1
و همه چیز را در انحصار خود میگرفتند (أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لا یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیراً). « نمیدادند
سوره نساء ( 4): آیۀ 54 ] ..... ص : 410
(آیه 54 )- دوم این که: آنها بر اثر ظلم و ستم و کفران نعمت، مقام نبوت و حکومت را از دست دادند، و به همین جهت مایل
یا این که نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش) در برابر آنچه خدا از فضلش » نیستند این موقعیت الهی به دست هیچ کس سپرده شود
و با آن گونه قضاوتهاي بیاساس میخواهند آبی بر شعلههاي آتش حسد خویش بپاشند (أَمْ « به آنان بخشیده، حسد میورزند
صفحه 361 از 550
یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ). ص: 411
سپس میفرماید: چرا از اعطاي چنین منصبی به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و خاندان بنی هاشم تعجب و وحشت میکنید و
ما به آل ابراهیم (که یهود از خاندان او هستند نیز) کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در » حسد میورزید در حالی که
فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً). ) « اختیارشان (پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم
اما متأسفانه شما مردم ناخلف آن سرمایههاي معنوي و مادي پرارزش را بر اثر شرارت و قساوت از دست دادید.
در روایتی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که در باره این آیه سؤال کردند، فرمود:
.« ماییم که مورد حسد دشمنان قرار گرفتهایم » نحن المحسودون: یعنی
فوق العاده زیاد است که در روایات پیشوایان اسلام به آن اشاره شده، از جمله در « حسد » زیانهاي معنوي و مادي، فردي و اجتماعی
حسد و بدخواهی از تاریکی قلب و کوردلی است و از انکار نعمتهاي خدا » : حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که فرمود
به افراد سر چشمه میگیرد، و این دو (کوردلی و ایراد بر بخشش خدا) دو بال کفر هستند، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک
.« حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاکتی افتاد که هرگز از آن رهایی نمییابد
سوره نساء ( 4): آیۀ 55 ] ..... ص : 411
جمعی از مردم آن زمان به کتاب آسمانی که بر آل ابراهیم نازل شده بود ایمان آوردند و بعضی » : (آیه 55 )- در این آیه میگوید
فَمِنْهُمْ ) « دیگر (نه تنها ایمان نیاوردند بلکه) در راه پیشرفت آن ایجاد مانع کردند و شعله فروزان آتش دوزخ براي آنها کافی است
مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفی بِجَهَنَّمَ سَعِیراً).
همچنین کسانی که به این کتاب آسمانی که بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل گردیده کفر میورزند به همان سرنوشت
گرفتار خواهند شد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 56 ] ..... ص : 411
کسانی که به آیات ما » : (آیه 56 )- در این آیه و آیه بعد سرنوشت افراد با ایمان و بیایمان تشریح شده است، در این آیه میگوید
کافر شدند به زودي آنها را در آتشی وارد میکنیم که هر گاه پوستهاي تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد) پوستهاي دیگري را
إِنَّ الَّذِینَ ص: 412 ) « به جاي آن قرار میدهیم تا کیفر (الهی) را بچشند
کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ)
.البته پوستهاي جدید از همان مواد پوستهاي پیشین تشکیل میگردد، و این نتیجه اصرار در زیر پا گذاشتن حق و عدالت و انحراف
از فرمان خداست.
و روي حساب کیفر « خداوند (نسبت به انجام این گونه مجازاتها) هم قادر و توانا و هم حکیم است » : و در پایان آیه میفرماید
میدهد (إِنَّ اللَّهَ کانَ عَزِیزاً حَکِیماً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 57 ] ..... ص : 412
و کسانی که ایمان » : (آیه 57 )- در آیات گذشته سخن از مجازات کافران بود، در این آیه به پاداش مؤمنان اشاره کرده، میفرماید
آوردند و کارهاي شایسته انجام دادند به زودي آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکنیم که نهرها از زیر درختانش جاري است،
صفحه 362 از 550
وَ) « همیشه در آن خواهند ماند، و همسرانی پاکیزه براي آنها خواهد بود، و آنان را در سایههاي گسترده (و فرحبخش) جاي میدهد
الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلا ظَلِیلًا).
سوره نساء ( 4): آیۀ 58 ] ..... ص : 412
اشاره
( (آیه 58
شأن نزول: ..... ص : 412
این آیه زمانی نازل گردید که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با پیروزي کامل وارد شهر مکّه گردید، عثمان بن طلحه را که کلیددار
خانه کعبه بود احضار کرد و کلید را از او گرفت، تا درون خانه کعبه را از وجود بتها پاك سازد، عباس عموي پیامبر صلّی اللّه علیه
و آله پس از انجام این مقصود تقاضا کرد که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با تحویل کلید خانه خدا به او، مقام کلیدداري بیت اللّه را
که در میان عرب یک مقام برجسته و شامخ بود، به او بسپارد. ولی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر خلاف این تقاضا پس از تطهیر خانه
تحویل داد، در حالی که آیه مورد بحث را تلاوت مینمود. « عثمان بن طلحه » کعبه از لوث بتها در خانه را بست و کلید را به
تفسیر: ..... ص : 412
خداوند به شما فرمان » : امانت و عدالت در اسلام- این آیه که یک حکم عمومی و همگانی از آن استفاده میشود، صریحا میگوید
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها). ص: 413 ) « میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید
است. « عدالت در حکومت » در قسمت دوم آیه، اشاره به دستور مهم دیگري شده و آن مسأله
وَ إِذا ) « به هنگامی که میان مردم داوري میکنید، از روي عدالت حکم کنید » : آیه میگوید، خداوند نیز به شما فرمان داده که
حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ).
إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ). ) « خداوند پند و اندرزهاي خوبی به شما میدهد » : سپس براي تأکید این دو فرمان مهم میگوید
« در هر حال خدا (مراقب اعمال شماست) هم سخنان شما را میشنود و هم کارهاي شما را میبیند » : باز تأکید میکند و میگوید
(إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً).
معنی وسیعی دارد و هر گونه سرمایه مادي و معنوي را شامل میشود و هر مسلمانی طبق صریح این آیه وظیفه « امانت » روشن است
دارد که در هیچ امانتی نسبت به هیچ کس خیانت نکند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، و این در واقع یکی از
است. « اعلامیه حقوق بشر در اسلام » مواد
حتی دانشمندان در جامعه، امانتدارانی هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، فرزندان انسان نیز امانتهاي الهی هستند که نباید
در تعلیم و تربیت آنان کوتاهی شود، و از آن بالاتر وجود و هستی خود انسان و تمام نیروهایی که خدا به او داده امانت پروردگارند
که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد.
صفحه 363 از 550
اگر قاتل علی علیه السّلام » : میخوانیم که به یکی از دوستان خود فرمود « امانت » در روایتی از امام صادق علیه السّلام در باره اهمیت
امانتی پیش من میگذاشت و یا از من نصیحتی میخواست و یا با من مشورتی میکرد و من آمادگی خود را براي این امور اعلام
.« میداشتم، قطعا حق امانت را ادا مینمودم
سوره نساء ( 4): آیۀ 59 ] ..... ص : 413
اشاره
(آیه 59 )- این آیه و چند آیه بعد، در باره یکی از مهمترین مسائل اسلامی، یعنی مسأله رهبري بحث میکند و مراجع واقعی
مسلمین را در مسائل مختلف دینی و اجتماعی مشخص میسازد.
اي کسانی که ایمان ص: 414 » : نخست به مردم با ایمان دستور میدهد، میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ). ) « آوردهاید! اطاعت کنید خدا را
بدیهی است براي یک فرد با ایمان همه اطاعتها باید به اطاعت پروردگار منتهی شود، و هر گونه رهبري باید از ذات پاك او سر
چشمه گیرد، و طبق فرمان او باشد، زیرا حاکم و مالک تکوینی جهان هستی اوست، و هر گونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او
باشد.
وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ). ) « و اطاعت کنید پیامبر خدا را » : در مرحله بعد میفرماید
پیامبري که معصوم است و هرگز از روي هوي و هوس، سخن نمیگوید، پیامبري که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او
سخن خداست، و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است.
وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ). که از متن جامعه اسلامی برخاسته و ) « اولی الامر (اوصیاي پیامبر) را » و در مرحله سوم میفرماید: اطاعت کنید
حافظ دین و دنیاي مردمند.
اگر در چیزي اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ارجاع دهید اگر ایمان به پروردگار و » : سپس میفرماید
فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ ) « روز باز پسین دارید، این براي شما بهتر و پایان و عاقبتش نیکوتر است
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا).
چه کسانی هستند؟ ..... ص : 414 « اولی الامر »
امامان معصوم میباشند که رهبري مادي و معنوي جامعه « اولی الامر » همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از
اسلامی، در تمام شؤون زندگی از طرف خداوند و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل
نمیشود.
و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها
لازم است نه به خاطر این که اولی الامرند، بلکه به خاطر این که نمایندگان اولی الامر میباشند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 60 ] ..... ص : 414
صفحه 364 از 550
اشاره
( (آیه 60
شأن نزول: ..... ص : 414
یکی از یهودیان مدینه با یکی از مسلمانان منافق اختلافی داشت، بنا گذاشتند یک نفر را به عنوان داور در میان خود انتخاب کنند،
مرد یهودي چون به عدالت و بینظري پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله اطمینان داشت گفت: من به ص:
415
را انتخاب کرد و به این ترتیب با داوري پیامبر « کعب بن اشرف » داوري پیامبر شما راضیم ولی مرد منافق یکی از بزرگان یهود به نام
اسلام صلّی اللّه علیه و آله مخالفت کرد.
آیه شریفه نازل شد و چنین افرادي را شدیدا سرزنش کرد
تفسیر: ..... ص : 415
حکومت طاغوت- این آیه در واقع مکمل آیه قبل است، زیرا در آنجا، مؤمنان را به اطاعت فرمان خدا و پیامبر و اولو الأمر و به
داوري طلبیدن کتاب و سنت دعوت نمود و این آیه از اطاعت و پیروي و داوري طاغوت، نهی مینماید.
آیا ندیدي کسانی را که گمان میکنند به » : قرآن مسلمانانی را که براي داوري به نزد حکام جور میرفتند ملامت میکند، میگوید
آنچه (از کتب آسمانی) بر تو و بر پیشینیان نازل شده ایمان آوردهاند ولی میخواهند طاغوت و حکّام باطل را به داوري بطلبند با
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ ) « این که به آنها دستور داده شده به طاغوت کافر شوند
یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ).
مراجعه به طاغوت یک دام شیطانی است و شیطان میخواهد آنان را گمراه کند و به بیراهههاي دوردستی » : سپس اضافه میکند
وَ یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِیداً). ) « بیفکند
سوره نساء ( 4): آیۀ 61 ] ..... ص : 415
(آیه 61 )- نتیجه داوري طاغوت. به دنبال نهی شدید از مراجعه به طاغوت، و داوران جور، نتایج این گونه داوریها و دستاویزهایی
که منافقان براي توجیه کار خود به آن متشبث میشدند، در این آیه و دو آیه بعد مورد بررسی قرار گرفته است.
در آیه مورد بحث میفرماید: این گونه مسلماننماها نه تنها براي داوري به سراغ طاغوت میروند، بلکه هنگامی که به آنها گفته
و با « شود به سوي آنچه خداوند نازل کرده، و به سوي پیامبر بیایید، منافقان را میبینی که از (قبول دعوت) تو اعراض میکنند
اصرار روي این کار میایستند (وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلی ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَی الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً).
یعنی: مقاومت و اصرار آنها در این کار نشان دهنده روح نفاق و ضعف ایمان آنهاست، و گر نه با دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
بیدار میشدند و به اشتباه خود معترف میگشتند.
ص: 416
صفحه 365 از 550
سوره نساء ( 4): آیۀ 62 ] ..... ص : 416
پس چگونه موقعی که بر اثر اعمالشان گرفتار » : (آیه 62 )- باز در این آیه روي سخن به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است، میفرماید
فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَۀٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ). ) !« مصیبتی میشوند سپس به سراغ تو میآیند
سوگند یاد میکنند که منظور و هدف ما (از بردن داوري نزد دیگران) جز نیکی کردن و ایجاد توافق در میان » و در این موقع
یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ تَوْفِیقاً). ) « (طرفین نزاع) نبوده است
سوره نساء ( 4): آیۀ 63 ] ..... ص : 416
اینها » : (آیه 63 )- ولی خدا در این آیه نقاب از چهره آنها کنار میزند و این گونه تظاهرات دروغین را ابطال میکند، و میفرماید
أُولئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ ما فِی قُلُوبِهِمْ). ) « کسانی هستند که خداوند اسرار درون دلهاي آنها را میداند
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ). ) « از مجازات آنها صرف نظر کن » : ولی در عین حال به پیامبر خود دستور میدهد که
و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله همواره با منافقان به خاطر اظهار اسلام تا آنجا که ممکن بود مدارا میکرد، زیرا مأمور به ظاهر بود و
جز در موارد استثنایی آنها را مجازات نمیکرد.
آنها را موعظه کن و اندرز ده و با بیانی رسا (که در دل و جان آنها نفوذ کند) نتایج اعمالشان را به آنها » : سپس دستور میدهد که
وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغاً). ) « گوشزد کن
سوره نساء ( 4): آیۀ 64 ] ..... ص : 416
(آیه 64 )- قرآن در آیات گذشته مراجعه به داوران جور را شدیدا محکوم نمود، در این آیه به عنوان تأکید میگوید.
و هیچ گونه مخالفتی نسبت به آنها انجام « ما هیچ پیامبري را نفرستادیم مگر براي این منظور که به فرمان خدا از وي اطاعت شود »
نگردد (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ).
زیرا آنها هم رسول و فرستاده خدا بودهاند و هم رئیس حکومت الهی، بنابراین، مردم موظف بودهاند هم از نظر بیان احکام خداوند
و هم از نظر چگونگی اجراي آن از آنها پیروي کنند، و تنها به ادعاي ایمان قناعت نکنند.
سپس در دنباله آیه راه بازگشت را به روي گناهکاران و آنها که به طاغوت ص: 417
مراجعه کردند، و یا به نحوي از انحاء مرتکب گناهی شدند، گشوده و میفرماید:
اگر آنها هنگامی که به خویش ستم کردند، به سوي تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش مینمودند و پیامبر هم براي آنها طلب »
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَ هُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ ) « آمرزش مینمود، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند
لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً).
اشاره به این که فایده اطاعت فرمان خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله متوجه خود شما میشود و مخالفت با آن یک نوع ستم به
خویشتن است زیرا زندگی مادي شما را به هم میریزد و از نظر معنوي مایه عقبگرد شماست.
از این آیه ضمنا پاسخ کسانی که توسل جستن به پیامبر و یا امام را یک نوع شرك میپندارند روشن میشود، زیرا این آیه صریحا
میگوید که آمدن به سراغ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او براي گنهکاران
مؤثر است، و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهی است.
صفحه 366 از 550
سوره نساء ( 4): آیۀ 65 ] ..... ص : 417
اشاره
( (آیه 65
شأن نزول: ..... ص : 417
که از مهاجران بود با یکی از انصار (مسلمانان مدینه) بر سر آبیاري نخلستانهاي خود که در کنار هم قرار داشتند، « زبیر بن عوام »
اختلافی پیدا کرده بودند، هر دو براي حل اختلاف خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند، پیامبر نیز در میان آنها داوري کرد.
اما این مرد انصاري به ظاهر مسلمان، از داوري عادلانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ناراحت شد و گفت: آیا این قضاوت به خاطر آن
بود که زبیر، عمه زاده توست؟! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از این سخن بسیار ناراحت شد به حدي که رنگ رخسار او دگرگون
گردید، در این موقع آیه نازل شد و به مسلمانان هشدار داد.
تفسیر: ...... ص : 417
به پروردگارت سوگند که آنها » : تسلیم در برابر حق- این آیه مکمل بحث آیات قبل است و در آن خداوند سوگند یاد کرده که
و به بیگانگان مراجعه ننمایند (فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی « مؤمن نخواهند بود مگر این که تو را در اختلافات خود به داوري بطلبند
یُحَکِّمُوكَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ).
سپس میفرماید: نه فقط داوري را به نزد تو آورند بلکه هنگامی که تو در ص: 418
در دل خود از داوري تو احساس » میان آنها حکمی کردي، خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها، علاوه بر این که اعتراض نکنند
ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً). ) « ناراحتی ننمایند و کاملا تسلیم باشند
از آیه فوق در ضمن دو مطلب مهم استفاده میشود:
-1 پیامبر صلّی اللّه علیه و آله معصوم است، زیرا در آن دستور به تسلیم مطلق از نظر گفتار و کردار در برابر همه فرمانهاي پیامبر
صلّی اللّه علیه و آله داده شده.
-2 هر گونه اجتهاد در مقابل نصّ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و اظهار عقیده در مواردي که حکم صریح از طرف خدا و پیامبر صلّی
اللّه علیه و آله در باره آن رسیده باشد ممنوع است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 66 ] ..... ص : 418
(آیه 66 )- در اینجا براي تکمیل بحث گذشته در باره کسانی که از داوریهاي عادلانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گاهی احساس
ناراحتی میکردند اشاره به پارهاي از تکالیف طاقت فرساي امم پیشین کرده و میگوید: ما تکلیف شاق و مشکلی بر دوش اینها
نگذاشتیم، اگر همانند بعضی از امم پیشین (مانند یهود که پس از بت پرستی و گوساله پرستی به آنها دستور داده شد که یکدیگر
صفحه 367 از 550
را به کفاره این گناه بزرگ به قتل برسانند و یا از وطن مورد علاقه خود بیرون روند) به اینها نیز چنین دستور سنگین و سختی را
میدادیم، چگونه در برابر انجام آن طاقت میآورند، اینها که در باره آبیاري کردن یک نخلستان و داوري پیامبر صلّی اللّه علیه و
مسلما اگر به آنان دستور میدادیم که یکدیگر » آله نسبت به آن، تسلیم نیستند، چگونه میتوانند از عهده آزمایشهاي دیگر در آیند
وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَ کُمْ ) « را بکشید و یا از وطن و خانه خود خارج شوید، تنها عده کمی از آنها آن را انجام میدادند
أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ).
اگر آنها اندرزهاي خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را بپذیرند هم » : سپس به دو فایده انجام دستورات الهی اشاره کرده، میفرماید
وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِیتاً). ) « به سودشان است، و هم باعث تقویت ایمان آنهاست
از فرمانها و احکام الهی تعبیر به موعظه و اندرز شده، اشاره به این که این احکام چیزي نیست که به سود فرماندهنده (خدا) بوده
باشد، بلکه اندرزهایی ص: 419
است که به سود خود شماست.
در واقع اطاعت « هر قدر انسان در مسیر اطاعت فرمان خدا گام بردارد ثبات و استقامت او بیشتر میشود » : جالب این که میگوید
فرمان خدا یک نوع ورزش روحی براي انسان است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 67 ] ..... ص : 419
در این هنگام (علاوه بر آنچه گفته شد) » : (آیه 67 )- در این آیه سومین فایده تسلیم و اطاعت در برابر خدا را بیان کرده، میگوید
وَ إِذاً لَآتَیْناهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْراً عَظِیماً). ) « پاداش عظیمی از ناحیه خود نیز به آنها خواهیم داد
سوره نساء ( 4): آیۀ 68 ] ..... ص : 419
وَ لَهَدَیْناهُمْ صِ راطاً ) « و ما آنها را به راه راست هدایت میکنیم » : (آیه 68 )- و در این آیه به چهارمین نتیجه اشاره کرده، میفرماید
مُسْتَقِیماً).
منظور از این هدایت، الطاف تازهاي است که از طرف خداوند به صورت هدایت ثانوي و به عنوان پاداشی به این گونه افراد شایسته
داده میشود
سوره نساء ( 4): آیۀ 69 ] ..... ص : 419
اشاره
آیه 69
شأن نزول: ..... ص : 419
که نسبت به آن حضرت، محبت « ثوبان » در مورد نزول این آیه و آیه بعد نقل شده: یکی از صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام
و علاقه شدیدي داشت، روزي با حال پریشان خدمتش رسید، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از سبب ناراحتی او سؤال نمود، در جواب
صفحه 368 از 550
عرض کرد: امروز در این فکر فرو رفته بودم که فرداي قیامت اگر من اهل بهشت باشم، مسلما در مقام جایگاه شما نخواهم بود، و
اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است، و بنابراین در هر حال از درك حضور شما محروم خواهم شد، با این حال چرا افسرده
نباشم؟! این دو آیه نازل شد و به این گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز همنشین پیامبران و
برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: به خدا سوگند، ایمان مسلمانی کامل نمیشود مگر این که
مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست دارد، و در برابر گفتار من تسلیم باشد.
تفسیر: ..... ص : 419
و کسی که خدا و » : دوستان بهشتی- در آیات قبل امتیازات مطیعان فرمان خدا را میشمرد این آیه آن را تکمیل کرده، میفرماید
، پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمت خود را بر آنها برگزیده تفسیر نمونه، ج 1
ص: 420
وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ). ) « تمام کرده
و همانطور که در سوره حمد، بیان شده است کسانی که مشمول این نعمتند، همواره در جاده مستقیم گام برمیدارند و کوچکترین
انحراف و گمراهی ندارند.
مِنَ النَّبِیِّینَ وَ ) « از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان » : سپس در توضیح این جمله اشاره به چهار طایفه کرده، میفرماید
الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ).
و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را براي هدایت و رهبري مردم و دعوت به صراط مستقیم برمیدارند. « انبیاء » -1
کسانی که هم در سخن راست میگویند و هم با عمل و کردار صدق گفتار خود را اثبات میکنند و نشان میدهند « راستگویان » -2
که مدعی ایمان نیستند بلکه به راستی به فرمانهاي الهی ایمان دارند.
و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاك الهی، و یا افراد برجستهاي که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند. « شهدا » -3
و افراد شایسته و برجستهاي که با انجام کارهاي مثبت و سازنده و مفید و پیروي از اوامر انبیاء به مقامات برجستهاي « صالحان » -4
نائل شدهاند.
وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً). ) « آنها رفیقهاي خوبی هستند » : در پایان میفرماید
از آیه فوق این حقیقت به روشنی استفاده میشود که موضوع معاشران خوب و همنشینهاي با ارزش به قدري اهمیت دارد که حتی
ارزانی میگردد. « مطیعان » در عالم آخرت براي تکمیل نعمتهاي بهشتی این نعمت بزرگ به
سوره نساء ( 4): آیۀ 70 ] ..... ص : 420
این موهبتی از ناحیه خداست، و کافی است که » : (آیه 70 )- براي بیان اهمیت این امتیاز بزرگ (همنشینی با برگزیدگان) میفرماید
ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ عَلِیماً). ) « خدا از حال بندگان و نیات و شایستگیهاي آنها) آگاه است
سوره نساء ( 4): آیۀ 71 ] ..... ص : 420
(آیه 71 )- آماده باش دائمی! در این آیه قرآن خطاب به عموم مسلمانان کرده و دو دستور مهم، براي حفظ موجودیت اجتماعشان
صفحه 369 از 550
به آنها میدهد.
اي کسانی که ایمان آوردهاید! با کمال دقت مراقب دشمن ص: 421 » : نخست میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ). ) « باشید مبادا غافلگیر شوید و از ناحیه آنها خطري به شما برسد
در دستههاي متعدد یا به صورت » سپس دستور میدهد که براي مقابله با دشمن از روشها و تاکتیکهاي مختلف استفاده کنید و
فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً). ) « اجتماع، براي دفع دشمن حرکت کنید
این آیه دستور جامع و همه جانبهاي به تمام مسلمانان، در همه قرون و اعصار، میدهد که براي حفظ امنیت خود و دفاع از مرزهاي
خویش، دائما مراقب باشند، و یک نوع آماده باش مادي و معنوي بطور دائم بر اجتماع آنها حکومت کند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 72 ] ..... ص : 421
(آیه 72 )- به دنبال فرمان عمومی جهاد و آماده باش در برابر دشمن که در آیه قبل بیان شد در این آیه اشاره به حال جمعی از
این افراد دو چهره که در میان شما هستند با اصرار میکوشند از شرکت در صفوف مجاهدان راه خدا » : منافقان کرده میفرماید
وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ). ) « خودداري کنند
ولی هنگامی که مجاهدان از میدان جنگ باز میگردند و یا اخبار میدان جنگ به آنها میرسد، در صورتی که شکست و یا »
شهادتی نصیب آنها شده باشد، اینها با خوشحالی میگویند چه نعمت بزرگی خداوند به ما داد که همراه آنها نبودیم تا شاهد چنان
فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَۀٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً). ) « صحنههاي دلخراشی بشویم
سوره نساء ( 4): آیۀ 73 ] ..... ص : 421
(آیه 73 )- ولی اگر باخبر شوند که مؤمنان واقعی پیروز شدهاند، و طبعا به غنائمی دست یافتهاند، اینها همانند بیگانهاي که گویا هیچ
اي کاش ما هم با مجاهدان بودیم و سهم بزرگی » : ارتباطی در میان آنها و مؤمنان برقرار نبوده از روي تأسف و حسرت میگویند
وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً). ) !« عاید ما میشد
روشن است کسی که شهادت در راه خدا را یک نوع بلا میشمرد، و عدم درك شهادت را یک نعمت الهی میپندارد، پیروزي و
فوز عظیم و رستگاري بزرگ از نظر او چیزي جز پیروزي مادي و غنایم جنگی نخواهد بود.
ص: 422
سوره نساء ( 4): آیۀ 74 ] ..... ص : 422
(آیه 74 )- آماده ساختن مؤمنان براي جهاد. در این آیه و چند آیه بعد از آن افراد با ایمان با منطق مؤثر و هیجانانگیزي دعوت به
آنهایی باید در راه خدا پیکار کنند که آمادهاند زندگی پست جهان ماده را با » : جهاد در راه خدا شدهاند، در آغاز آیه میفرماید
فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ). یعنی تنها کسانی ) « زندگی ابدي و جاویدان سراي دیگر مبادله نمایند
میتوانند جزء مجاهدان واقعی باشند که آماده چنین معاملهاي گردند.
سرنوشت چنین مجاهدانی کاملا روشن است، زیرا از دو حال خارج نیست یا شهید میشوند و یا » : سپس در ذیل آیه میفرماید
وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ) « دشمن را در هم میکوبند و بر او پیروز میگردند، در هر صورت پاداش بزرگی به آنها خواهیم داد
فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً).
صفحه 370 از 550
مسلما چنین سربازانی با چنین روحیهاي شکست در قاموسشان وجود ندارد و در هر دو صورت خود را پیروز میبینند، حتی
دانشمندان بیگانهاي که در باره اسلام و پیروزیهاي سریع مسلمین، در زمان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و بعد از آن، بحث کردهاند،
این منطق را یکی از عوامل مؤثر پیشرفت آنها دانستهاند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 75 ] ..... ص : 422
(آیه 75 )- استمداد از عواطف انسانی. در آیه قبل از مؤمنان دعوت به جهاد شده، ولی روي ایمان به خدا و رستاخیز، و استدلال
چرا شما در » : سود و زیان تکیه شده است، اما این آیه دعوت به سوي جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانی میکند و میگوید
راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بیدفاعی که در چنگال ستمگران گرفتار شدهاند مبارزه نمیکنید آیا عواطف
وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ) ؟« انسانی شما اجازه میدهد که خاموش باشید و این صحنههاي رقتبار را تماشا کنید
الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ).
این مستضعفان همانها هستند که میگویند خدایا! ما را از این شهر » : سپس براي شعلهور ساختن عواطف انسانی مؤمنان میگوید
الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَۀِ الظَّالِمِ أَهْلُها). ) « (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر
ولی و سرپرستی براي حمایت ما از ص: 423 » و نیز از خداي خود تقاضا میکنند که
وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً). ) « و براي ما از طرف خود یار و یاوري تعیین فرما » .( وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیا ) « طرف خود قرار بده
در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعاي آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانی را بر عهده شما
هستید که از طرف خداوند براي حمایت و نجات آنها تعیین شدهاید. « نصیري » و « ولیّ » گذاشته، شما
سوره نساء ( 4): آیۀ 76 ] ..... ص : 423
(آیه 76 )- در این آیه براي تشجیع مجاهدان و ترغیب آنها به مبارزه با دشمن و مشخص ساختن صفوف و اهداف مجاهدان، چنین
افراد با ایمان در راه خدا و آنچه به سود بندگان خداست پیکار میکنند، ولی افراد بیایمان در راه طاغوت یعنی » : میفرماید
الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ). ) « قدرتهاي ویرانگر
یعنی در هر حال زندگی خالی از مبارزه نیست منتها جمعی در مسیر حق و جمعی در مسیر باطل و شیطان پیکار دارند.
فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ). ) « با یاران شیطان پیکار کنید و از آنها وحشت نداشته باشید » : و به دنبال آن میگوید
طاغوت و قدرتهاي طغیانگر و ظالم هر چند به ظاهر بزرگ و قوي جلوه کنند، اما از درون، زبون و ناتوانند، از ظاهر مجهز و آراسته
چون متکی به نیروي لایزال « نقشههاي آنها همانند قدرتهایشان سست و ضعیف است » آنها نهراسید، زیرا درون آنها خالی است و
الهی نیست. بلکه متکی به نیروهاي شیطانی میباشد (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 77 ] ..... ص : 423
اشاره
( (آیه 77
صفحه 371 از 550
شأن نزول: ..... ص : 423
از ابن عباس نقل شده که: جمعی از مسلمانان هنگامی که در مکه بودند، و تحت فشار و آزار شدید مشرکان قرار داشتند، خدمت
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند: ما قبل از اسلام عزیز و محترم بودیم، اما آن عزت و احترام را از دست دادیم، و همواره
مورد آزار دشمنان قرار داریم، اگر اجازه دهید با دشمن میجنگیم تا عزت خود را باز یابیم آن روز پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
فرمود: من فعلا مأمور به مبارزه نیستم- ولی هنگامی که دستور جهاد نازل گردید بعضی از آن افراد داغ و آتشین برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 424
براي شرکت در میدان جهاد مسامحه میکردند، آیه نازل شد و به عنوان تشجیع مسلمانان و ملامت از افراد مسامحه کار حقایقی را
بیان نمود.
تفسیر: ..... ص : 424
راستی شگفت انگیز است حال جمعیتی که در یک موقعیت نامناسب با حرارت و » : آنها که مرد سخنند- قرآن در اینجا میگوید
شور عجیبی تقاضا میکردند که به آنها اجازه جهاد داده شود، و به آنها دستور داده شد که فعلا خودداري کنید و به خودسازي و
انجام نماز و تقویت نفرات خود و اداي زکات بپردازید، اما هنگامی که زمینه از هر جهت آماده شد و دستور جهاد نازل گردید،
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا ) « ترس و وحشت یکباره وجود آنها را فرا گرفت، و زبان به اعتراض در برابر این دستور گشودند
أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَۀِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَۀً).
میگفتند: خدایا چرا به این زودي دستور جهاد را نازل کردي؟ چه خوب بود این دستور مدتی به » آنها در اعتراض خود صریحا
و یا این که این رسالت به عهده نسلهاي آینده واگذار میشد! (وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلی أَجَلٍ «! تأخیر میافتاد
قَرِیبٍ).
قرآن به این گونه افراد دو جواب میدهد: نخست جوابی است که لابلاي عبارت: یخشون النّاس کخشیۀ اللّه او اشدّ خشیۀ. گذشت
یعنی آنها به جاي این که از خداي قادر قاهر بترسند از بشر ضعیف و ناتوان وحشت دارند، بلکه وحشتشان از چنین بشري بیش از
این » خداست! دیگر این که به چنین افراد باید گفته شود به فرض این که با ترك جهاد چند روزي آرام زندگی کنید، بالاخره
زندگی فانی و بیارزش است، ولی جهان ابدي براي پرهیزکاران با ارزشتر است، به خصوص این که پاداش خود را بطور کامل
قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا). ) « خواهند یافت و کمترین ستمی به آنها نمیشود
سوره نساء ( 4): آیۀ 78 ] ..... ص : 424
(آیه 78 )- با توجه به آیات قبل و آیات بعد چنین استفاده میشود که این آیه و آیه بعد نیز مربوط به جمعیتی از منافقان است که
در صفوف مسلمانان ص: 425
جاي گرفته بودند، آنها از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامی که دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند، قرآن به
آنها در برابر این طرز تفکر دو پاسخ میگوید: قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی.
در حالی که » ! پاسخ دوم همان است که در این آیه میخوانیم و آن این که فرار از مرگ چه سودي میتواند براي شما داشته باشد
در هر کجا باشید مرگ به دنبال شما میشتابد و بالاخره روزي شما را در کام خود فرو خواهد برد حتی اگر در برجهاي محکم
صفحه 372 از 550
أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ). ) « باشید
درست است که قلعههاي محکم گاهی جلو مرگهاي غیر طبیعی را میگیرند ولی بالاخره چه سود؟ مرگ را بطور کلی نمیتوانند از
بین ببرند، چند روز دیگر مرگ طبیعی به سراغ آدمی خواهد آمد. پس چه بهتر که این مرگ حتمی و اجتناب ناپذیر در یک مسیر
سازنده و صحیح همچون جهاد صورت گیرد، نه بیهوده و بیاثر.
آنها هر گاه به پیروزي » : قرآن در ذیل همین آیه به یکی دیگر از سخنان بیاساس و پندارهاي باطل منافقان اشاره کرده میگوید
وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَۀٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ). یعنی ما شایسته ) « برسند و نیکیها و حسناتی به دست آورند میگویند از طرف خداست
بودهایم که خدا چنین مواهبی را به ما داده! ولی هنگامی که شکستی دامنگیر آنها شود و یا در میدان جنگ آسیبی ببینند میگویند:
وَ إِنْ تُصِ بْهُمْ سَیِّئَۀٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ ) « اینها بر اثر سوء تدبیر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و عدم کفایت نقشههاي نظامی او بوده است »
عِنْدِكَ).
که « همه این حوادث و پیروزیها و شکستها از ناحیه خداست » قرآن به آنها پاسخ میگوید که از نظر یک موحد و خداپرست تیزبین
بر طبق لیاقتها و ارزشهاي وجودي مردم به آنها داده میشود (قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ).
پس چرا اینها حاضر نیستند » : و در پایان آیه به عنوان اعتراض به عدم تفکر و تعمق آنها در موضوعات مختلف زندگی میگوید
فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً). ) « حقایق را درك کنند
سوره نساء ( 4): آیۀ 79 ] ..... ص : 425
تمام نیکیها و پیروزیها ص: 426 » : (آیه 79 )- سپس در این آیه چنین میفرماید
ما ) !« و حسناتی که به تو میرسد از ناحیه خداست و آنچه از بدیها و ناراحتیها و شکستها دامنگیر تو میشود از ناحیه خود توست
أَصابَکَ مِنْ حَسَنَۀٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَۀٍ فَمِنْ نَفْسِکَ).
و در پایان آیه به آنها که شکستها و ناکامیهاي خود را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نسبت میدادند و به اصطلاح اثر قدم پیامبر
ما تو را فرستاده خود به سوي مردم قرار دادیم (و خداوند گواه بر این مطلب » : صلّی اللّه علیه و آله میدانستند پاسخ میگوید که
وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً). ) « است) و گواهی او کافی است
سوره نساء ( 4): آیۀ 80 ] ..... ص : 426
« سیئات » و « حسنات » (آیه 80 )- سنت پیامبر همچون وحی الهی است! در این آیه موقعیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در برابر مردم و
آنان، بیان شده است.
مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ). ) « هر کس اطاعت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کند اطاعت خدا کرده است » : نخست میفرماید
بنابراین اطاعت خدا از اطاعت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نمیتواند جدا باشد، زیرا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هیچ گامی بر خلاف
خواست خداوند برنمیدارد.
اگر کسانی سرپیچی کنند و با دستورات تو به مخالفت برخیزند مسؤولیتی در برابر اعمال آنها نداري و موظف » : سپس میفرماید
نیستی که به حکم اجبار آنها را از هر خلافکاري بازداري، وظیفه تو تبلیغ رسالت و امر به معروف و نهی از منکر و راهنمایی افراد
وَ مَنْ تَوَلَّی فَما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً). ) « گمراه و بیخبر است
باید توجه داشت که این آیه یکی از روشنترین آیات قرآن است که دلیل بر حجیت سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و قبول احادیث
صفحه 373 از 550
او میباشد، و هنگامی که میبینیم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله طبق حدیث ثقلین، صریحا احادیث اهل بیت علیهم السّلام را سند و
حجت شمرده است استفاده میکنیم که اطاعت از فرمان اهل بیت نیز از اطاعت فرمان خدا جدا نیست.
سوره نساء ( 4): آیۀ 81 ] ..... ص : 426
(آیه 81 )- در این آیه اشاره به وضع جمعی از منافقان و یا افراد ضعیف الایمان کرده و میگوید: آنها به هنگامی که در صف
مسلمانان در کنار پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله قرار میگیرند براي حفظ منافع و یا دفع ضرر از خویش با دیگران برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 427
وَ) « و میگویند با جان و دل حاضریم از او پیروي کنیم » همصدا شده و اظهار اطاعت فرمان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکنند
یَقُولُونَ طاعَۀٌ).
اما هنگامی که مردم از خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خارج شدند، آن دسته از منافقان و افراد ضعیف الایمان گفتهها (و »
پیمانهاي خویش را به دست فراموشی میسپارند) و در جلسات شبانه تصمیمهایی بر ضد سخنان پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله
فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَیَّتَ طائِفَۀٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِي تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ) « میگیرند و خداوند آنچه را در این جلسات میگویند مینویسد
ما یُبَیِّتُونَ).
از آنها روي بگردان و از نقشههاي آنها وحشت نکن و هیچ گاه آنها را تکیهگاه در » ولی خداوند به پیغمبرش دستور میدهد که
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَ ) « برنامههاي خود قرار مده، تنها بر خدا تکیه کن خدایی که بهترین یار و مددکار و مدافع است
کَفی بِاللَّهِ وَکِیلًا).
سوره نساء ( 4): آیۀ 82 ] ..... ص : 427
(آیه 82 )- سند زندهاي بر اعجاز قرآن! به دنبال نکوهشهایی که در آیات قبل از منافقان به عمل آمد، در اینجا به آنها و همه کسانی
آیا آنها در باره وضع خاص این قرآن اندیشه نمیکنند و » : که در حقانیت قرآن مجید شک و تردید دارند اشاره کرده میفرماید
نتایج آن را بررسی نمینمایند این قرآن اگر از ناحیه غیر خدا نازل شده بود حتما تناقضها و اختلافهاي فراوانی در آن مییافتند،
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ ) « اکنون که در آن هیچ گونه اختلاف و تناقض نیست باید بدانند که از طرف خداوند نازل شده است
کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً).
بنابراین، مردم موظفند که در باره اصول دین و مسائلی همانند صدق دعوي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و حقانیت قرآن مطالعه و
بررسی کنند و از تقلید و قضاوتهاي کورکورانه بپرهیزند!
سوره نساء ( 4): آیۀ 83 ] ..... ص : 427
اشاره
آنها » : (آیه 83 )- پخش شایعات! در این آیه به یکی دیگر از اعمال نادرست منافقان و یا افراد ضعیف الایمان اشاره کرده، میفرماید
کسانی هستند که هنگامی که اخباري مربوط به پیروزي و یا شکست مسلمانان به آنان برسد، بدون تحقیق، آن را همه جا پخش
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ). ص: 428 ) « میکنند
صفحه 374 از 550
زیرا بسیار میشود که این اخبار، بیاساس بوده و از طرف دشمنان به منظورهاي خاصی جعل شده و اشاعه آن به زیان مسلمانان
تمام میگردد.
« در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههاي مسائل آگاه خواهند شد »
(وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ).
و بدون جهت نه مسلمانان را گرفتار عواقب غرور ناشی از پیروزیهاي خیالی میکردند و نه روحیه آنها را به خاطر شایعات دروغین
مربوط به شکست تضعیف مینمودند.
زیانهاي شایعهسازي و نشر شایعات- ..... ص : 428
از بلاهاي بزرگی که دامنگیر جوامع مختلف میشود و روح اجتماعی و تفاهم و همکاري را در میان آنها میکشد، مسأله
شایعهسازي و نشر شایعات است، بطوري که گاه یک نفر منافق مطلب نادرستی جعل میکند و آن را به چند نفر میگوید، و افرادي
بدون تحقیق در نشر آن میکوشند، و شاید شاخ و برگهایی هم از خودشان به آن میافزایند، و بر اثر آن اضطراب و نگرانی در
مردم ایجاد میکنند.
گر چه اجتماعاتی که در فشار و خفقان قرار دارند گاهی شایعهسازي و نشر شایعات را به عنوان یک نوع مبارزه و یا انتقامجویی
تعقیب میکنند ولی براي اجتماعات سالم نشر شایعات زیانهاي فراوانی به بار میآورد.
مبارزه کرده و جعل و دروغ و تهمت را ممنوع میشمارد و هم با نشر شایعات، و « شایعهسازي » به همین دلیل اسلام صریحا هم با
آیه فوق نمونهاي از آن است.
اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نمیشد (و به وسیله راهنماییهاي » سپس در پایان آیه اشاره به این حقیقت میکند که
پروردگار از چنگال این گونه شایعات و عواقب وخیم آن نجات نمییافتید) بسیاري از شما در راههاي شیطانی گام مینهادید و تنها
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا). ) « عده کمی بودند که میتوانستند خود را از پیروي شیطان بر کنار دارند
یعنی تنها پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و صاحب نظران و دانشمندان مو شکاف و باریک بینند که ص: 429
میتوانند خود را از وساوس شایعات و شایعهسازان برکنار دارند، و اما اکثریت اجتماع اگر از رهبري صحیحی محروم بمانند گرفتار
عواقب دردناك شایعهسازي و نشر شایعات خواهند شد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 84 ] ..... ص : 429
اشاره
( (آیه 84
شأن نزول: ..... ص : 429
هنگامی که ابو سفیان و لشکر قریش پیروزمندانه از میدان احد بازگشتند ابو سفیان با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله قرار گذاشت که در
صفحه 375 از 550
موسم بدر صغري (یعنی بازاري که در ماه ذي القعده در سرزمین بدر تشکیل میشد) بار دیگر رو برو شوند، هنگامی که موعد
مقرر فرا رسید، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مسلمانان را دعوت به حرکت به محل مزبور کرد، ولی جمعی از مسلمانان که خاطره تلخ
شکست احد را فراموش نکرده بودند شدیدا از حرکت خودداري مینمودند.
این آیه نازل شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مسلمانان را مجددا دعوت به حرکت کرد، در این موقع تنها هفتاد نفر در رکاب پیغمبر
صلّی اللّه علیه و آله در محل مزبور حاض شدند، ولی ابو سفیان (بر اثر وحشتی که از رو برو شدن با سپاه اسلام داشت) از حضور
در آنجا خودداري کرد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با همراهان سالم به مدینه بازگشتند.
تفسیر: ..... ص : 429
هر کس مسؤول وظیفه خویش است- به دنبال آیات مربوط به جهاد، دستور فوقالعادهاي در این آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
فَقاتِلْ فِی ) « در راه خدا پیکار کن، تنها مسؤول وظیفه خود هستی، و مؤمنان را (بر این کار) تشویق نما » : داده شده است، میفرماید
سَبِیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ).
در حقیقت آیه، یک دستور مهم اجتماعی را مخصوصا در باره رهبران در بر دارد، و آن این که آنها باید آنقدر در کار خود مصمم
نگوید، دست از تعقیب هدف مقدس خویش برندارند و « لبیک » و ثابت قدم و قاطع باشند که حتی اگر هیچ کس دعوت آنها را
هیچ رهبري تا چنین آمادگی نداشته باشد قادر به انجام رهبري و پیشبرد اهداف خود نیست مخصوصا رهبران الهی که تکیه گاه
اصلی آنها خداست خدایی که سر چشمه تمام نیروها و قدرتهاست.
امید است خداوند با کوششها و تلاشهاي تو حتی اگر تنها بوده باشی، قدرت و نیروي دشمنان » : و لذا به دنبال این دستور میفرماید
را در هم بشکند، ص: 430
عَسَی اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکِیلًا). ) « زیرا قدرت او مافوق قدرتها و مجازات او مافوق مجازاتهاست
سوره نساء ( 4): آیۀ 85 ] ..... ص : 430
(آیه 85 )- تشویق کار نیک یا بد! همانطور که در تفسیر آیه قبل اشاره شد، قرآن میگوید: هر کسی در درجه اول مسؤول کار
خویش است، نه مسؤول کار دیگران، اما براي این که از این مطلب سوء استفاده نشود در این آیه میگوید:
درست است که هر کسی مسؤول کارهاي خود میباشد ولی هر انسانی که دیگري را به کار نیک وادارد، سهمی از آن خواهد »
مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَۀً حَسَنَۀً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها وَ مَنْ ) « داشت و هر کس، دیگري را به کار بدي دعوت کند بهرهاي از آن خواهد داشت
یَشْفَعْ شَفاعَۀً سَیِّئَۀً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها).
بنابراین، مسؤولیت هر کس در برابر اعمال خویش به آن معنی نیست که از دعوت دیگران به سوي حق و مبارزه با فساد چشم
بپوشد و روح اجتماعی اسلام را تبدیل به فردگرایی و بیگانگی از اجتماع کند، و در لاك خود فرو رود.
خداوند تواناست و اعمال شما را حفظ و محاسبه کرده و در برابر حسنات و سیئات پاداش مناسب خواهد » : در پایان آیه میفرماید
وَ کانَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتاً). ) « داد
سوره نساء ( 4): آیۀ 86 ] ..... ص : 430
صفحه 376 از 550
(آیه 86 )- هر گونه محبتی را پاسخ گویید! این آیه یک حکم کلی و عمومی است در زمینه تمام تحیّتها و اظهار محبتهایی که از
هنگامی که کسی به شما تحیت گوید پاسخ آن را به طرز بهتر بدهید و یا لااقل » : طرف افراد مختلف میشود، در آغاز میگوید
وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّۀٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها). ) « بطور مساوي پاسخ گویید
و به معنی دعا براي حیات دیگري کردن است، ولی معمولا این کلمه هر نوع اظهار محبتی را که « حیات » در لغت از ماده « تحیّت »
افراد به وسیله سخن یا عمل، با یکدیگر میکنند شامل میشود که روشنترین مصداق آن همان موضوع سلام کردن است.
ص: 431 « پاسخها » و « تحیتها » و در پایان آیه براي این که مردم بدانند چگونگی
إِنَّ ) « خداوند حساب همه چیز را دارد » : و برتري یا مساوات آنها، در هر حد و مرحلهاي، بر خداوند پوشیده و پنهان نیست میفرماید
اللَّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 87 ] ..... ص : 431
فرمود: « ردّ تحیّت » (آیه 87 )- این آیه تکمیلی براي آیات قبل و مقدمه براي آیات بعد است زیرا در آیه قبل پس از دستور به
خداوند حساب همه اعمال شما را دارد، در این آیه اشاره به مسأله رستاخیز و دادگاه عمومی بندگان در روز قیامت کرده و آن را با
خداوند، معبودي جز او نیست و بطور قطع در » : مسأله توحید و یگانگی خدا که رکن دیگري از ایمان است میآمیزد، و میفرماید
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ ) « روز قیامت شما را دسته جمعی مبعوث میکند، همان روز قیامتی که هیچ شک و تردیدي در آن نیست
إِلی یَوْمِ الْقِیامَۀِ لا رَیْبَ فِیهِ).
وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً). ) « کیست که راستگوتر از خدا باشد » : و در پایان براي تأکید مطلب میفرماید
بنابراین، هر گونه وعدهاي در باره روز قیامت و غیر آن میدهد نباید جاي تردید باشد، زیرا دروغ یا از جهل سر چشمه میگیرد یا
از ضعف و نیاز، اما خداوندي که از همه آگاهتر و از همگان بینیاز است، از هر کس راستگوتر است و اصولا دروغ براي او
مفهومی ندارد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 88 ] ..... ص : 431
اشاره
( (آیه 88
شأن نزول- ..... ص : 431
مطابق نقل جمعی از مفسران از ابن عباس، عدهاي از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولی در واقع در صف منافقان قرار
داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، اما سر انجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و شاید هم به خاطر
موقعیت ویژهاي که داشتند براي هدف جاسوسی این عمل را انجام دادند).
مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولی به زودي در باره چگونگی برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد، عدهاي معتقد
بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولی بعضی از افراد ظاهربین و ساده دل با این طرح
صفحه 377 از 550
مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانی که گواهی به توحید و نبوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دادهاند بجنگیم؟
ص: 432
آیه نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایی کرد.
تفسیر: ..... ص : 432
با توجه به شأن نزول بالا پیوند این آیه و آیات بعد از آن با آیاتی که قبلا در باره منافقان بود کاملا روشن است.
فَما لَکُمْ فِی الْمُنافِقِینَ فِئَتَیْنِ). ) « چرا در مورد منافقان دو دسته شدهاید و هر کدام طوري قضاوت میکنید » : در آغاز آیه میفرماید
این عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگینی که انجام دادهاند خداوند توفیق و حمایت خویش را از آنها » : سپس میفرماید
وَ اللَّهُ أَرْکَسَ هُمْ بِما ) « برداشته و افکارشان را به کلی واژگونه کرده، همانند کسی که به جاي ایستادن به روي پا، با سر بایستد
کَسَبُوا).
آیا شما میخواهید کسانی را » : و در پایان آیه خطاب به افراد سادهدلی که حمایت از این دسته منافقان مینمودند کرده، میفرماید
که خدا بر اثر اعمال زشتشان از هدایت محروم ساخته هدایت کنید در حالی که هر کس را خداوند گمراه کند راهی براي او
أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا). ) « نخواهی یافت
زیرا، این یک سنت فناناپذیر الهی است که اثر اعمال هیچ کس از او جدا نمیشود چگونه میتوانید انتظار داشته باشید افرادي که
فکرشان آلوده و قلبشان مملوّ از نفاق و عملشان حمایت از دشمنان خداست مشمول هدایت شوند؟ این یک انتظار بیدلیل و
نابجاست!
سوره نساء ( 4): آیۀ 89 ] ..... ص : 432
(آیه 89 )- در تعقیب آیه قبل در باره منافقانی که بعضی از مسلمانان سادهدل به حمایت از آنها برخاسته و از آنها شفاعت میکردند
و قرآن بیگانگی آنها را از اسلام بیان داشت در این آیه میفرماید: تاریکی درون آنها به قدري است که نه تنها خودشان کافرند،
وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً). ) « دوست میدارند که شما هم همانند آنان کافر شوید و مساوي یکدیگر گردید » بلکه
بنابراین، آنها از کافران عادي نیز بدترند زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقاید دیگران نیستند اما اینها هستند، و فعالیتهاي پیگیري
براي تخریب عقاید دیگران دارند. ص: 433
فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِیاءَ). ) « هرگز نباید شما مسلمانان، دوستانی از میان آنها انتخاب کنید » اکنون که آنها چنین هستند
مگر این که (در کار خود تجدید نظر کنند و دست از نفاق و تخریب بردارند و نشانه آن این است که از مرکز کفر و نفاق به مرکز »
حَتَّی یُهاجِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ). ) « اسلام) در راه خدا مهاجرت نمایند
اما اگر آنها حاضر به مهاجرت نشدند (بدانید که دست از کفر و نفاق خود برنداشتهاند و اظهار اسلام آنها فقط به خاطر اغراض »
جاسوسی و تخریبی است) و در این صورت میتوانید هر جا بر آنها دست یافتید، آنها را اسیر کنید و یا در صورت لزوم به قتل
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ). ) « برسانید
وَ لا تَتَّخِ ذُوا مِنْهُمْ وَلِیا وَ لا ) « هیچ گاه دوست و یار و یاوري از میان آنها انتخاب نکنید » و در پایان آیه بار دیگر تأکید میکند که
نَصِیراً).
نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک انقلاب اصلاحی گام بر میدارد، از چنگال دشمنان دوستنما و جاسوسان خطرناك،
صفحه 378 از 550
راهی جز این شدت عمل ندارد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 90 ] ..... ص : 433
اشاره
( (آیه 90
شأن نزول: ..... ص : 433
و « بنی ضمره » از روایات مختلفی که در شأن نزول آیه وارد شده چنین استفاده میشود که: دو قبیله در میان قبایل عرب به نام
وجود داشتند که قبیله اول با مسلمانان پیمان ترك تعرض بسته بودند و طایفه اشجع نیز با بنی ضمره هم پیمان بودند. « اشجع »
بعضی از مسلمانان از قدرت طایفه بنی ضمره و پیمان شکنی آنها بیمناك بودند، لذا به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله پیشنهاد
کردند که پیش از آن که آنها حمله را آغاز کنند مسلمانان به آنها حملهور شوند.
نه، هرگز چنین کاري نکنید، زیرا آنها در میان تمام طوایف عرب نسبت به پدر و مادر خود » : پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود
پس از مدتی مسلمانان باخبر !« نیکوکارترند، و از همه نسبت به اقوام و بستگان مهربانتر، و به عهد و پیمان خود از همه پایبندترند
که هفتصد نفر بودند به نزدیکی مدینه آمدهاند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله « مسعود بن رجیله » شدند که طایفه اشجع به سرکردگی
نمایندگانی نزد ص: 434
آنها فرستاد تا از هدف مسافرتشان مطلع گردد، آنها اظهار داشتند: ما از یک طرف توانایی مبارزه با دشمنان شما را نداریم، چون
عدد ما کم است، و نه قدرت و تمایل به مبارزه با شما داریم، زیرا محل ما به شما نزدیک است لذا آمدهایم با شما پیمان ترك
تعرّض ببندیم.
در این هنگام آیه نازل شد و دستورهاي لازم را در این زمینه به مسلمانان داد.
تفسیر: ..... ص : 434
استقبال از پیشنهاد صلح- به دنبال دستور به شدت عمل در برابر منافقانی که با دشمنان اسلام همکاري نزدیک داشتند، در این آیه
دستور میدهد که دو دسته از این قانون مستثنا هستند:
إِلَّا الَّذِینَ یَصِلُونَ إِلی قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ). ) « آنها که با یکی از هم پیمانان شما ارتباط دارند و پیمان بستهاند » -1
کسانی که از نظر موقعیت خاص خود در شرایطی قرار دارند که نه قدرت مبارزه با شما را در خود میبینند، و نه توانایی » -2
أَوْ جاؤُکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ یُقاتِلُوکُمْ أَوْ یُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ). ) « همکاري با شما و مبارزه با قبیله خود دارند
سپس براي این که مسلمانان در برابر این پیروزیهاي چشمگیر مغرور نشوند و آن را مرهون قدرت نظامی و ابتکار خود ندانند و نیز
اگر خداوند بخواهد میتواند آن » : براي این که احساسات انسانی آنها در برابر این دسته از بیطرفان تحریک شود میفرماید
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ فَلَقاتَلُوکُمْ). ) « (جمعیت ضعیف) را بر شما مسلط گرداند تا با شما پیکار کنند
صفحه 379 از 550
بنابراین، همواره در پیروزیها به یاد خدا باشید و هیچ گاه به نیروي خود مغرور نشوید و نیز گذشت از ضعیفان را براي خود خسارتی
نشمرید.
اگر آنها از پیکار با شما کنارهگیري » : در پایان آیه بار دیگر نسبت به دسته اخیر تأکید کرده و با توضیح بیشتري چنین میفرماید
و موظفید دستی را که به منظور صلح به سوي « کنند و پیشنهاد صلح نمایند، خداوند به شما اجازه تعرّض نسبت به آنها را نمیدهد
شما دراز شده بفشارید (فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلًا).
ص: 435
سوره نساء ( 4): آیۀ 91 ] ..... ص : 435
اشاره
آیه 91
شأن نزول- ..... . ص : 435
نقل شده: جمعی از مردم مکّه به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میآمدند و از روي خدعه و نیرنگ اظهار اسلام میکردند، اما
همین که در برابر قریش و بتهاي آنها قرار میگرفتند و به نیایش و عبادت بتها میپرداختند، و به این ترتیب میخواستند از ناحیه
اسلام و قریش هر دو آسوده خاطر باشند، از هر دو طرف سود ببرند و از هیچ یک زیان نبینند، و به اصطلاح در میان این دو دسته
دو دوزهبازي کنند آیه نازل شد و دستور داد مسلمانان در برابر این دسته شدت عمل به خرج دهند.
تفسیر: ..... ص : 435
سزاي آنها که دو دوزه بازي میکنند! در اینجا با دسته دیگري رو برو میشویم که درست در مقابل دستهاي قرار دارند که در آیه
پیش دستور صلح نسبت به آنها داده شده بود، آنها کسانی هستند که میخواهند براي حفظ منافع خود در میان مسلمانان و مشرکان
آزادي عمل داشته باشند و براي تأمین این نظر، راه خیانت و نیرنگ پیش گرفته، با هر دو دسته اظهار همکاري و همفکري میکنند،
« به زودي جمعیت دیگري را مییابید که میخواهند هم از ناحیه شما و هم از ناحیه قوم خودشان در امان باشند » : میفرماید
(سَتَجِدُونَ آخَرِینَ یُرِیدُونَ أَنْ یَأْمَنُوکُمْ وَ یَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ).
!« هنگامی که میدان فتنهجویی و بتپرستی پیش آید همه برنامهها آنها وارونه میشود و با سر در آن فرو میروند » و به همین دلیل
(کُلَّما رُدُّوا إِلَی الْفِتْنَۀِ أُرْکِسُوا فِیها). اینها درست بر ضد دسته سابقند.
اگر آنها از درگیري با شما کنار نرفتند و پیشنهاد صلح نکردند و » : سپس در جمله بعد سه تفاوت براي آنها میشمرد، میفرماید
فَإِنْ لَمْ یَعْتَزِلُوکُمْ وَ یُلْقُوا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ وَ یَکُفُّوا أَیْدِیَهُمْ). ) « دست از شما برنداشتند
فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ). ) « هر کجا آنان را یافتید اسیر کنید و در صورت مقاومت به قتل برسانید »
همین تفاوتها موجب گردیده که حکم اینها از دسته سابق به کلی جدا شود.
صفحه 380 از 550
و از آنجا که به اندازه کافی نسبت به آنها اتمام حجت شده در پایان آیه ص: 436
وَ أُولئِکُمْ جَعَلْنا لَکُمْ عَلَیْهِمْ سُلْطاناً مُبِیناً). ) « آنان کسانی هستند که ما تسلط آشکاري براي شما نسبت به آنها قرار دادیم » : میفرماید
این تسلط میتواند از نظر منطقی بوده باشد چه این که منطق مسلمانان بر مشرکان کاملا پیروز بود و یا از نظر ظاهري و خارجی،
زیرا در زمانی این آیات نازل شد که مسلمین به قدر کافی نیرومند شده بودند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 92 ] ..... ص : 436
اشاره
( (آیه 92
شأن نزول: ..... ص : 436
به جرم گرایش به « عیاش بن ابی ربیعه » مسلمانی را به نام « ابو جهل » با دستیاري « حارث بن یزید » یکی از بتپرستان مکّه به نام
نیز به مدینه هجرت کرد. « عیاش » ، اسلام مدتها شکنجه میداد، پس از هجرت مسلمانان به مدینه
اتفاقا روزي در یکی از محلههاي اطراف مدینه با شکنجه دهنده خود حارث بن یزید رو برو شد، و از فرصت استفاده کرده، او را به
توبه کرده و مسلمان شده به « حارث » قتل رسانید، به گمان این که دشمنی را از پاي درآورده است، در حالی که توجه نداشت که
سوي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میرود جریان را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کردند آیه نازل شد و حکم قتلی را که از
روي اشتباه و خطا واقع شده بیان کرد.
تفسیر: ..... ص : 436
احکام قتل خطا- چون در آیات گذشته به مسلمانان آزادي عمل براي در هم کوبیدن منافقان و دشمنان خطرناك داخلی داده شده،
براي این که مبادا کسانی از این قانون سوء استفاده کنند و با افرادي که دشمنی دارند به نام منافق بودن تصفیه حساب خصوصی
براي هیچ مؤمنی مجاز نیست » : نمایند در این آیه و آیه بعد احکام قتل خطا و قتل عمد بیان شده است، نخست در این آیه میفرماید
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً). ) « که فرد با ایمانی را جز از روي خطا به قتل برساند
سپس جریمه و کفاره قتل خطا را در سه مرحله بیان میکند:
صورت نخست این که فرد بیگناهی که از روي اشتباه کشته شده متعلق به خانواده مسلمانی باشد که در این صورت، قاتل باید دو
کار کند، یکی این که برده مسلمانی را آزاد نماید و دیگر این که خونبهاي مقتول را به صاحبان خون بپردازد، آیه شریفه میفرماید:
کسی که مؤمنی را از روي خطا به قتل رساند، باید یک برده ص: 437 »
وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَۀٍ مُؤْمِنَۀٍ وَ دِیَۀٌ مُسَلَّمَۀٌ إِلی أَهْلِهِ). ) « مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد
إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا). ) « مگر این که خاندان مقتول با رضایت خاطر از دیه بگذرند »
مقتول مؤمن وابسته به خاندانی باشد که با مسلمانان خصومت و دشمنی دارند، در این صورت کفاره قتل خطا » صورت دوم این که
صفحه 381 از 550
فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَۀٍ مُؤْمِنَۀٍ). ) « تنها آزاد نمودن برده مسلمان است
پرداخت دیه به جمعیتی که تقویت بنیه مالی آنان خطري براي مسلمانان محسوب خواهد شد ضرورت ندارد، به علاوه اسلام ارتباط
این فرد را با خانواده خود که همگی از دشمنان اسلامند بریده است و بنابراین، جایی براي جبران خسارت نیست.
خاندان مقتول از کفاري باشند که با مسلمانان همپیمانند، در این صورت براي احترام به پیمان باید علاوه بر » : صورت سوم این که
وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیَۀٌ مُسَلَّمَۀٌ إِلی أَهْلِهِ ) « آزاد کردن یک برده مسلمان خونبهاي او را به بازماندگانش بپردازند
وَ تَحْرِیرُ رَقَبَۀٍ مُؤْمِنَۀٍ).
است. « مقتول مؤمن » ظاهرا منظور از مقتول در اینجا
و در پایان آیه در مورد کسانی که دسترسی به آزاد کردن بردهاي ندارند یعنی قدرت مالی ندارند و یا بردهاي براي آزاد کردن
فَمَنْ لَمْ یَجِ دْ فَصِ یامُ ) « و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد » : نمییابند میفرماید
شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ).
این (تبدیل شدن آزاد کردن برده به دو ماه روزه گرفتن یک نوع تخفیف و توبه الهی است، یا این که آنچه » : و در پایان میگوید
در آیه به عنوان کفاره قتل خطا گفته شد همگی) براي انجام یک توبه الهی است و خداوند همواره از هر چیز باخبر و همه
تَوْبَۀً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً). ) « دستوراتش بر طبق حکمت است
سوره نساء ( 4): آیۀ 93 ] ..... ص : 437
اشاره
( (آیه 93
شأن نزول: ..... ص : 437
پیدا کرد، جریان را به عرض « بنی النجّار » را در محله « هشام » که یکی از مسلمانان بود، کشته برادر خود « مقیس بن صبابه کنانی »
ص: 438
فرستاد و دستور « بنی النجار » نزد بزرگان « قیس بن هلال » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسانید، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله او را به اتفاق
را میشناسند، او را تسلیم نمایند و اگر نمیشناسند، خونبها و دیه او را بپردازند. آنان هم چون قاتل را « هشام » داد که اگر قاتل
به طرف مدینه حرکت کردند، در « قیس بن هلال » نمیشناختند، دیه را به صاحب خون پرداختند و او هم تحویل گرفت و به اتفاق
را تحریک نمود و با خود گفت: قبول دیه موجب سرشکستگی و ذلت است، لذا همسفر خود « مقیس » بین راه بقایاي افکار جاهلیت
بود به انتقام خون برادر کشت و به طرف مکّه فرار نمود و از اسلام نیز کنارهگیري کرد. « بنی النجار » را که از قبیله
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هم در مقابل این خیانت خون او را مباح نمود، و آیه مورد بحث به همین مناسبت نازل شد که مجازات
قتل عمد در آن بیان شده است.
تفسیر: ..... ص : 438
صفحه 382 از 550
مجازات قتل عمد- بعد از بیان حکم قتل خطا در اینجا به مجازات کسی که فرد با ایمانی را از روي عمد به قتل برساند اشاره کرده،
و چهار مجازات و کیفر شدید اخروي (علاوه بر مسأله قصاص که مجازات دنیوي است) ذکر میکند، میفرماید:
وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً ) « و هر کسی فرد با ایمانی را از روي عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است که براي همیشه در آن میماند » -1
مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها).
وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ). ) « و خداوند بر او غضب میکند » -2
وَ لَعَنَهُ). ) « و از رحمتش او را دور میسازد » -3
وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً). ) « -4 و عذاب عظیمی براي او آماده ساخته است
از آنجا که آدمکشی یکی از بزرگترین جنایات و گناهان خطرناك است و اگر با آن مبارزه نشود، امنیت که یکی از مهمترین
شرایط یک اجتماع سالم است به کلی از بین میرود، قرآن قتل بیدلیل یک انسان را همانند کشتن تمام مردم روي زمین معرفی
.« میکند انسانی را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد، گویا همه مردم را کشته است
ص: 439
سوره نساء ( 4): آیۀ 94 ] ..... ص : 439
اشاره
( (آیه 94
شأن نزول: ..... ص : 439
را با جمعی از مسلمانان به سوي یهودیانی که « اسامۀ بن زید » نقل شده که: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بعد از بازگشت از جنگ خیبر
زندگی میکردند فرستاد، تا آنها را به سوي اسلام و یا قبول شرایط ذمّه دعوت کنند. « فدك » در یکی از روستاهاي
که از آمدن سپاه اسلام باخبر شده بود به استقبال مسلمانان شتافت، در حالی که به یگانگی خدا و « مرداس » یکی از یهودیان به نام
نبوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گواهی میداد.
اسامۀ بن زید به گمان این که مرد یهودي از ترس جان و براي حفظ مال اظهار اسلام میکند و در باطن مسلمان نیست به او حمله
کرد و او را کشت.
« اسامۀ » ، هنگامی که خبر به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید، سخت از این جریان ناراحت شد و فرمود: تو مسلمانی را کشتی
ناراحت شد و عرض کرد این مرد از ترس جان و براي حفظ مالش اظهار اسلام کرد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: تو که از
درون او آگاه نبودي، چه میدانی؟ شاید به راستی مسلمان شده است، در این موقع آیه نازل شد.
تفسیر: ..... ص : 439
اي» : در این آیه یک دستور احتیاطی براي حفظ جان افراد بیگناهی که ممکن است مورد اتهام قرار گیرند بیان میکند و میفرماید
صفحه 383 از 550
کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که در راه جهاد گام برمیدارید، تحقیق و جستجو کنید و به کسانی که اظهار اسلام میکنند
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً). ) « نگویید مسلمان نیستید
مبادا به خاطر نعمتهاي ناپایدار این جهان افرادي را که اظهار اسلام میکنند متهم کرده و آنها را به عنوان » سپس اضافه میکند که
در حالی که غنیمتهاي جاودانی و ارزنده » .( تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ) « یک دشمن به قتل برسانید و اموال آنها را به غنیمت بگیرید
گر چه در گذشته چنین بودید و در دوران جاهلیت جنگهاي شما انگیزه غارتگري » .( فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَةٌ ) « در پیشگاه خداست
ولی اکنون در پرتو اسلام و منّتی که خداوند بر شما نهاده است (از آن وضع نجات یافتهاید، » .( کَ ذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ ) « داشت
بنابراین به شکرانه این نعمت بزرگ) لازم است ص: 440
إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما ) « و این را بدانید که خداوند از اعمال و نیّات شما آگاه است » ( فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا ) « که در کارها تحقیق کنید
تَعْمَلُونَ خَبِیراً).
جهاد یک قانون عمومی در عالم آفرینش است و همه موجودات جهان اعم از نباتات و حیوانات به وسیله جهاد موانع را از سر راه
خود برمیدارند تا بتوانند به کمالات مطلوب خود برسند.
البته باید توجه داشت که جهاد علاوه بر نبردهاي دفاعی و گاهی تهاجمی، مبارزات علمی، اقتصادي، فرهنگی و سیاسی را نیز
دربرمیگیرد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 95 ] ..... ص : 440
(آیه 95 )- در آیات گذشته سخن از جهاد در میان بود، این آیه مقایسهاي در میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده،
افراد با ایمانی که از شرکت در میدان جهاد خودداري میکنند، و بیماري خاصی که آنها را از شرکت در این میدان مانع » : میگوید
لا یَسْتَوِي ) « شود ندارند، هرگز با مجاهدانی که در راه خدا و اعلاي کلمه حق با مال و جان خود جهاد میکنند یکسان نیستند
الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ).
خداوند مجاهدانی را که با مال و جان » : سپس برتري مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده، میفرماید
فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ ) « خود در راهش پیکار میکنند بر خودداريکنندگان از شرکت در میدان جهاد برتري عظیمی بخشیده
بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَۀً).
ولی چون نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادي هستند که جهاد براي آنها واجب عینی نبوده و یا این که به خاطر بیماري و
ناتوانی و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جنگ نبودهاند لذا براي این که پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها
وَ کُلا ) « به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان) وعده نیک داده است » : نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده، میفرماید
وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنی).
خداوند » ولی از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تأکید میکند که
وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً). ) « مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمی بخشیده است
ص: 441
سوره نساء ( 4): آیۀ 96 ] ..... ص : 441
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ ) « درجات مهمی از طرف خداوند و آمرزش و رحمت او » : (آیه 96 )- این اجر عظیم در این آیه چنین تفسیر شده
صفحه 384 از 550
مَغْفِرَةً وَ رَحْمَۀً).
و در پایان آیه میفرماید: اگر در این میان افرادي ضمن انجام وظیفه خویش مرتکب لغزشهایی شدهاند و از کرده خویش پشیمانند
وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً). ) « زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است » خدا به آنها نیز وعده آمرزش داده
سوره نساء ( 4): آیۀ 97 ] ..... ص : 441
اشاره
( (آیه 97
شأن نزول: ..... ص : 441
قبل از آغاز جنگ بدر سران قریش اخطار کردند که همه افراد ساکن مکّه که آمادگی براي شرکت در میدان جنگ دارند، باید
براي نبرد با مسلمانان حرکت کنند و هر کس مخالفت کند خانه او ویران و اموالش مصادره میشود، به دنبال این تهدید، عدهاي از
افرادي که ظاهرا اسلام آورده بودند ولی به خاطر علاقه شدید به خانه و زندگی و اموال خود حاضر به مهاجرت نشده بودند، نیز با
بتپرستان به سوي میدان جنگ حرکت کردند، و در میدان در صفوف مشرکان ایستادند و از کمی نفرات مسلمانان به شک و
تردید افتادند و سر انجام در این میدان کشته شدند، آیه نازل گردید و سرنوشت شوم آنها را شرح داد.
تفسیر: ..... ص : 441
در تعقیب بحثهاي مربوط به جهاد، در این آیه اشاره به سرنوشت شوم کسانی میشود که دم از اسلام میزدند ولی برنامه مهم
کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود » : را عملی نساختند، قرآن میگوید « هجرت » اسلامی یعنی
؟« ستم کرده بودند، و از آنها پرسیدند (شما اگر مسلمان بودید) پس چرا در صفوف کفار قرار داشتید و با مسلمانان جنگیدید
(إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَۀُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ).
از جمله فوق استفاده میشود که گرفتن ارواح به دست یک فرشته معین نیست و اگر میبینیم که در بعضی آیات این موضوع به
ملک الموت (فرشته مرگ) نسبت داده شده از این نظر است که او بزرگ فرشتگان مأمور قبض ارواح است.
ما در محیط خود تحت فشار بودیم و به همین جهت توانایی بر اجراي فرمان خدا » : آنها در پاسخ به عنوان عذرخواهی میگویند
قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ). ص: 442 ) « نداشتیم
از فرشتگان خدا پاسخ میشنوند که: مگر سرزمین پروردگار وسیع و پهناور نبود » اما این اعتذار از آنان پذیرفته نمیشود و به زودي
قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَۀً فَتُهاجِرُوا فِیها). ) !« که مهاجرت کنید و خود را از آن محیط آلوده و خفقان بار برهانید
این گونه اشخاص) که با عذرهاي واهی و مصلحت اندیشیهاي شخصی شانه » : و در پایان به سرنوشت آنان اشاره کرده، میفرماید
از زیر بار هجرت خالی کردند و زندگی در محیط آلوده و خفقانبار را بر آن ترجیح دادند) جایگاهشان دوزخ و بد سر انجامی
فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً). ) « دارند
صفحه 385 از 550
سوره نساء ( 4): آیۀ 98 ] ..... ص : 442
مردان و زنان و کودکانی » : (آیه 98 )- در این آیه مستضعفان و ناتوانهاي واقعی (نه مستضعفان دروغین) را استثناء کرده، میفرماید
زیرا واقعا این دسته « که هیچ چارهاي براي هجرت و هیچ طریقی براي نجات از آن محیط آلوده نمییابند، از این حکم مستثنا هستند
معذورند و خداوند ممکن نیست تکلیف ما لا یطاق کند (إِلَّا الْمُسْتَضْ عَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَۀً وَ لا
یَهْتَدُونَ سَبِیلًا).
سوره نساء ( 4): آیۀ 99 ] ..... ص : 442
اشاره
« ممکن است اینها مشمول عفو خداوند شوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است » : (آیه 99 )- در این آیه میفرماید
(فَأُولئِکَ عَسَی اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللَّهُ عَفُ  وا غَفُوراً).
مستضعف کیست؟ ..... ص : 442
از بررسی آیات قرآن و روایات استفاده میشود افرادي که از نظر فکري یا بدنی یا اقتصادي آنچنان ضعیف باشند که قادر به
شناسایی حق از باطل نشوند، و یا این که با تشخیص عقیده صحیح بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط
بر آنها تحمیل کرده قادر به انجام وظایف خود بطور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند آنها را مستضعف میگویند.
مستضعف کسی » : از امام موسی بن جعفر علیه السّلام پرسیدند که مستضعفان چه کسانی هستند؟ امام در پاسخ این سؤال نوشتند
است که حجت و دلیل به او نرسیده باشد و به وجود اختلاف (در مذاهب و عقاید که محرك بر تحقیق است) پی نبرده باشد، اما
.« هنگامی که به این مطلب پی برد، دیگر مستضعف نیست
ص: 443
سوره نساء ( 4): آیۀ 100 ] ..... ص : 443
(آیه 100 )- هجرت یک دستور سازنده اسلامی! به دنبال بحث در باره افرادي که بر اثر کوتاهی در انجام فریضه مهاجرت، به انواع
ذلتها و بدبختیها تن در میدهند، در این آیه با قاطعیت تمام در باره اهمیت هجرت در دو قسمت بحث شده است: نخست اشاره به
و کسانی که در راه خدا و براي خدا مهاجرت کنند، در این جهان » : آثار و برکات هجرت در زندگی این جهان کرده، میفرماید
که میتوانند حق را در آنجا اجرا کنند و بینی مخالفان را به خاك بمالند (وَ مَنْ « پهناور خدا، نقاط امن فراوان و وسیع پیدا میکنند
یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً وَ سَعَۀً).
اگر کسانی از خانه و وطن خود به قصد مهاجرت به سوي خدا و » : سپس به جنبه معنوي و اخروي مهاجرت اشاره کرده میفرماید
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خارج شوند و پیش از رسیدن به هجرتگاه، مرگ آنها را فرا گیرد، اجر و پاداششان بر خداست، و
و گناهان آنها را میبخشد (وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ « خداوند آمرزنده و مهربان است
صفحه 386 از 550
أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
بنابراین مهاجران در هر دو صورت به پیروزي نائل میگردند.
جالب این است که هجرت- آن هم نه براي حفظ خود، بلکه براي حفظ آیین اسلام- مبدء تاریخ مسلمانان میباشد، و زیر بناي همه
حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی ما را تشکیل میدهد، و در هر عصر و زمان و مکانی اگر همان شرایط پیش آید، مسلمانان
موظف به هجرتند!
سوره نساء ( 4): آیۀ 101 ] ..... ص : 443
اشاره « نماز مسافر » بحث میکرد در این آیه به مسأله « هجرت » و « جهاد » (آیه 101 )- نماز مسافر. در تعقیب آیات گذشته که در باره
کرده، میفرماید:
هنگامی که مسافرت کنید مانعی ندارد که نماز را کوتاه کنید اگر از خطرات کافران بترسید، زیرا کافران دشمن آشکار شما »
وَ إِذا ضَ رَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ ) « هستند
عَدُ  وا مُبِیناً).
البته جاي شک نیست که نماز مسافر اختصاصی به حالت ترس ندارد.
ص: 444
سوره نساء ( 4): آیۀ 102 ] ..... ص : 444
اشاره
شدند و جریان به « حدیبیه » وارد سرزمین « مکّه » (آیه 102 )- هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با عدهاي از مسلمانان به عزم
گوش قریش رسید، خالد بن ولید به سرپرستی یک گروه دویست نفري براي جلوگیري از پیشروي مسلمانان به سوي مکّه، در
اذان گفت و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با مسلمانان نماز ظهر را به جماعت ادا « بلال » کوههاي نزدیک مکّه مستقر شد، هنگام ظهر
کردند، خالد از مشاهده این صحنه در فکر فرو رفت و به نفرات خود گفت در موقع نماز عصر باید از فرصت استفاده کرد و در
حال نماز کار مسلمانان را یکسره ساخت در این هنگام آیه نازل شد و دستور نماز خوف را به مسلمانان داد، و این خود یکی از
نکات اعجاز قرآن است که قبل از اقدام دشمن، نقشههاي آنها را نقش بر آب کرد.
تفسیر: ..... ص : 444
در تعقیب آیات مربوط به جهاد، این آیه کیفیت نماز خوف را که به هنگام جنگ باید خوانده شود به مسلمانان تعلیم میدهد، آیه
هنگامی که در میان آنها هستی و براي آنها نماز جماعت بر پا میداري باید » : خطاب به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، میفرماید
وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ ) « مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند، نخست عدهاي با حمل اسلحه با تو به نماز بایستند
طائِفَۀٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ).
سپس هنگامی که این گروه سجده کردند (و رکعت اول نماز آنها تمام شد، تو در جاي خود توقف میکنی) و آنها با سرعت
صفحه 387 از 550
رکعت دوم را تمام نموده و به میدان نبرد باز میگردند و در برابر دشمن میایستند و گروه دوم که نماز نخواندهاند، جاي گروه اول
فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَۀٌ أُخْري لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ). ) « را میگیرند و با تو نماز میگزارند
وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ). ) « گروه دوم نیز باید وسایل دفاعی و اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمین نگذارند »
زیرا دشمن همواره در کمین است که از فرصت استفاده کند » ، این طرز نماز گزاردن براي این است که دشمن شما را غافلگیر نکند
وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ برگزیده تفسیر نمونه، ) « و دوست میدارد که شما از سلاح و متاع خود غافل شوید و یکباره به شما حملهور شود
ج 1، ص: 445
تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَۀً واحِدَةً)
.ولی از آنجا که ممکن است ضرورتهایی پیش بیاید که حمل سلاح و وسایل دفاعی هر دو با هم به هنگام نماز مشکل باشد، در
پایان آیه چنین دستور میدهد:
وَ لا جُناحَ ) « و گناهی بر شما نیست اگر از باران ناراحت باشید و یا بیمار شوید که در این حال سلاح خود را بر زمین بگذارید »
عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذيً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضی أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ).
ولی در هر صورت از همراه داشتن وسایل محافظتی و ایمنی (مانند زره و خود و امثال آن) غفلت نکنید و حتی در حال عذر، حتما »
که اگر احیانا دشمن حمله کند بتوانید تا رسیدن کمک، خود را حفظ کنید (وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ). « آنها را با خود داشته باشید
زیرا خداوند براي کافران مجازات خوارکنندهاي آماده کرده » شما این دستورات را به کار بندید و مطمئن باشید پیروزي با شماست
إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً). ) « است
سوره نساء ( 4): آیۀ 103 ] ..... ص : 445
(آیه 103 )- اهمیت فریضه نماز! به دنبال دستور نماز خوف در آیه قبل و لزوم بپاداشتن نماز حتی در حال جنگ در این آیه
پس از اتمام نماز یاد خدا را فراموش نکنید، و در حال ایستادن و نشستن و زمانی که بر پهلو خوابیدهاید به یاد خدا » : میفرماید
فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِکُمْ). ) « باشید و از او کمک بجویید
منظور از یاد خدا در حال قیام و قعود و بر پهلو خوابیدن، ممکن است همان حالات مختلف جنگی که سربازان گاهی در حال
ایستادن و زمانی نشستن و زمانی به پهلو خوابیدن، سلاحهاي مختلف جنگی از جمله وسیله تیراندازي را به کار میبرند، بوده باشد.
آیه فوق در حقیقت اشاره به یک دستور مهم اسلامی است، که معنی نماز خواندن در اوقات معین این نیست که در سایر حالات
انسان از خدا غافل بماند.
به ص: 446 » سپس قرآن میگوید: دستور نماز خوف یک دستور استثنایی است و
فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ). ) « مجرد این که حالت خوف زائل گشت، باید نماز را به همان طرز عادي انجام دهید
و در پایان سرّ این همه سفارش و دقت را در باره نماز چنین بیان میدارد:
إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً). ) « زیرا نماز وظیفه ثابت و معینی براي مؤمنان است »
سوره نساء ( 4): آیۀ 104 ] ..... ص : 446
اشاره
صفحه 388 از 550
( (آیه 104
شأن نزول: ..... ص : 446
از ابن عباس چنین نقل شده که: پس از حوادث دردناك جنگ احد پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بر فراز کوه احد رفت و أبو
یعنی این پیروزي « اي محمد! یک روز پیروز شدیم و روز دیگر شما » : سفیان نیز بر کوه احد قرار گرفت و با لحنی فاتحانه فریاد زد
ما در برابر شکستی که در بدر داشتیم، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به مسلمانان فرمود: فورا به او پاسخ گویید، مسلمانان گفتند:
.« هرگز وضع ما با شما یکسان نیست، شهیدان ما در بهشتند و کشتگان شما در دوزخ »
هستیم و شما ندارید. « عزّي » لنا العزّي و لا عزّي لکم ما داراي بت بزرگ » : ابو سفیان فریاد زد
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: شما هم در برابر شعار آنها بگویید: اللّه مولینا و لا مولی لکم سرپرست و تکیه گاه ما خداست و
شما سرپرست و تکیه گاهی ندارید.
درآویخت و « هبل » برداشت و به دامن بت « عزّي » ابو سفیان که خود را در مقابل این شعار زنده اسلامی ناتوان دید، دست از بت
فریاد زد: اعل هبل! سر بلند باد هبل.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد که این شعار جاهلی را نیز با شعاري نیرومندتر و محکمتر بکوبند و بگویند: اللّه اعلی و اجلّ!
خداوند برتر و بالاتر است.
ابو سفیان که از این شعارهاي گوناگون خود بهرهاي نگرفت فریاد زد: میعادگاه ما سرزمین بدر صغري است.
مسلمانان از میدان جنگ بازگشتند در حالی که از حوادث دردناك احد سخت ناراحت بودند در این هنگام آیه نازل شد و به آنها
هشدار داد که در تعقیب مشرکان کوتاهی نکنند و از این حوادث دردناك ناراحت نشوند. ص: 447
این شأن نزول به ما میآموزد که مسلمانان باید هیچ یک از تاکتیکهاي دشمن را از نظر دور ندارند در برابر منطق دشمنان،
منطقهاي نیرومندتر و در برابر سلاحهاي آنها سلاحهاي برتر و گر نه حوادث به نفع دشمن تغییر شکل خواهد داد.
و بنابراین، در عصري همچون عصر ما باید به جاي تأسف خوردن در برابر حوادث دردناك و مفاسد وحشتناکی که مسلمانان را از
هر سو احاطه کرده بطور فعالانه دست به کار شوند، در برابر کتابها و مطبوعات ناسالم، کتب و مطبوعات سالم فراهم کنند، و در
مقابل وسایل تبلیغاتی مجهز دشمنان از مجهزترین وسایل تبلیغاتی روز استفاده کنند، و در مقابل طرحها و تزها و دکترینهایی که
مکتبهاي مختلف سیاسی و اقتصادي و اجتماعی ارائه میدهند طرحهاي جامع اسلامی را به شکل روز در اختیار همگان قرار دهند،
تنها با استفاده از این روش است که میتوانند موجودیت خود را حفظ کرده و به صورت یک گروه پیشرو در جهان درآیند.
تفسیر: ..... ص : 447
هرگز از تعقیب » : به دنبال آیات مربوط به جهاد و هجرت، این آیه براي زنده کردن روح فداکاري در مسلمانان چنین میگوید
وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ). ) « دشمن سست نشوید
اشاره به این که در مقابل دشمنان سرسخت، روح تهاجم را در خود حفظ کنید زیرا از نظر روانی اثر فوق العادهاي در کوبیدن
روحیه دشمن دارد.
در حالی که اگر شما در جهاد » سپس استدلال زنده و روشنی براي این حکم بیان میکند و میگوید: چرا شما سستی به خرج دهید
صفحه 389 از 550
گرفتار درد و رنج میشوید دشمنان شما نیز از این ناراحتیها سهمی دارند، با این تفاوت که شما امید به کمک و رحمت وسیع
إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ). ) « پروردگار عالم دارید و آنها فاقد چنین امیدي هستند
فراموش نکنید که تمام این ناراحتیها و رنجها و تلاشها و کوششها و احیانا سستیها و » : و در پایان براي تأکید بیشتر میفرماید
وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً). ) « مسامحه کاریهاي شما از دیدگاه علم خدا مخفی نیست
و بنابراین، نتیجه همه آنها را خواهید دید.
ص: 448
سوره نساء ( 4): آیۀ 105 ] ..... ص : 448
اشاره
( (آیه 105
شأن نزول: ..... ص : 448
و « بشر » در شأن نزول این آیه و آیه بعد نقل شده که: طایفه بنی ابیرق طایفهاي نسبتا معروف بودند سه برادر از این طایفه به نام
دستبرد زد و شمشیر و زره و مقداري از مواد غذایی را به سرقت « رفاعه » به خانه مسلمانی به نام « بشیر » ، نام داشتند « مبشر » و « بشیر »
که از مجاهدان بدر بود جریان را به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کرد. « قتاده » برد، فرزند برادر او به نام
برادران سارق وقتی باخبر شدند، یکی از سخنوران قبیله خود را دیدند که با جمعی به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بروند و با
قیافه حق به جانب سارق را تبرئه کنند، و قتاده را به تهمت ناروا زدن متهم سازند.
شهادت این جمعیت را پذیرفت و قتاده را مورد سرزنش قرار داد، قتاده که « عمل به ظاهر » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله طبق وظیفه
بیگناه بود از این جریان بسیار ناراحت شد و به سوي عموي خود بازگشت و جریان را با اظهار تأسف فراوان بیان کرد، عمویش او
را دلداري داد و گفت: نگران مباش خداوند پشتیبان ما است.
این آیه و آیه بعد نازل شد و این مرد بیگناه را تبرئه کرد و خائنان واقعی را مورد سرزنش شدید قرار داد.
تفسیر: ..... ص : 448
از خائنان حمایت نکنید- در این آیه خداوند نخست به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله توصیه میکند که هدف از فرستادن این کتاب
ما این کتاب را به حق بر تو فرستادیم تا به آنچه » : آسمانی این است که اصول حق و عدالت در میان مردم اجرا شود، میفرماید
إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ). ) « خداوند به تو آموخته است در میان مردم قضاوت کنی
وَ لا تَکُنْ ) « هرگز از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی » : سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هشدار میدهد، میگوید
لِلْخائِنِینَ خَصِیماً).
گر چه روي سخن در این آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است ولی شک نیست که این حکم یک حکم عمومی نسبت به تمام
صفحه 390 از 550
قضات و داوران میباشد، و به همین دلیل چنین خطابی مفهومش این نیست که ممکن است چنین کاري از پیامبر صلّی اللّه علیه و
آله سر بزند!
سوره نساء ( 4): آیۀ 106 ] ..... ص : 448
و از پیشگاه خداوند ص: 449 » (آیه 106 )- در این آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد که
وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ). ) « طلب آمرزش نما
إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً). ) « زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است »
سوره نساء ( 4): آیۀ 107 ] ..... ص : 449
هیچ گاه از خائنان و آنها که » : (آیه 107 )- به دنبال دستورهاي گذشته در باره عدم حمایت از خائنان، قرآن چنین ادامه میدهد که
وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ) ) « به خود خیانت کردند، حمایت نکن
إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثِیماً) ) « چرا که خداوند، خیانت کنندگان گنهکار را دوست نمیدارد »
سوره نساء ( 4): آیۀ 108 ] ..... ص : 449
(آیه 108 )- سپس این گونه خائنان را مورد سرزنش قرار داده، میگوید:
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ) ) «! آنها شرم دارند که باطن اعمالشان براي مردم روشن شود ولی از خدا، شرم ندارند »
خداوندي که همه جا با آنهاست، و در آن هنگام که در دل شب، نقشههاي خیانت را طرح میکنند و سخنانی که خدا از آن »
وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضی مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللَّهُ بِما ) « راضی نبود میگفتند، با آنها بود و به همه اعمال آنها احاطه دارد
یَعْمَلُونَ مُحِیطاً)
سوره نساء ( 4): آیۀ 109 ] ..... ص : 449
گیرم که شما در زندگی این جهان » : (آیه 109 )- سپس روي سخن را به طایفه شخص سارق که از او دفاع کردند نموده، میگوید
از آنها دفاع کنید ولی کیست که در روز قیامت بتواند از آنها دفاع نماید و یا به عنوان و کیل کارهاي آنها را سامان بخشد، و
ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا فَمَنْ یُجادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیامَۀِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ ) !؟« گرفتاریهاي آنها را برطرف سازد
وَکِیلًا)
.بنابراین دفاع شما از آنها بسیار کماثر است، زیرا در زندگی جاویدان آن هم در برابر خداوند، هیچ گونه مدافعی براي آنها نیست.
در حقیقت در سه آیه فوق، نخست به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و همه قاضیان به حق توصیه شده که کاملا مراقب باشند،
افرادي با صحنهسازي و شاهدهاي دروغین حقوق دیگران را پایمال نکنند.
سپس به افراد خیانتکار، و بعد به مدافعان آنها هشدار داده شده که مراقب نتایج سوء اعمال خود در این جهان و جهان دیگر باشند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 110 ] ..... ص : 449
صفحه 391 از 550
(آیه 110 )- قرآن در تعقیب بحثهاي مربوط به خیانت و تهمت که در آیات قبل گذشت سه حکم کلی بیان میکند: برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 450
کسی که به خود یا دیگري ستم » -1 نخست اشاره به این حقیقت میکند که راه توبه، به روي افراد بدکار به هر حال باز است و
وَ) « کند و بعد حقیقتا پشیمان شود و از خداوند طلب آمرزش کند و در مقام جبران برآید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت
مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً)
.از جمله فوق استفاده میشود که توبه حقیقی آنچنان اثر دارد که انسان در درون جان خود نتیجه آن را مییابد.
سوره نساء ( 4): آیۀ 111 ] ..... ص : 450
هر گناهی که انسان » : (آیه 111 )- دوم: این آیه توضیح همان حقیقی است که اجمال آن در آیات قبل بیان شد و آن این که
وَ مَنْ یَکْسِبْ إِثْماً فَإِنَّما یَکْسِبُهُ عَلی نَفْسِهِ) ) « مرتکب میشود نهایتا و در نتیجه به خود ضرر زده و به زیان خود گام برداشته است
. و به این ترتیب گناهان اگر چه در ظاهر مختلفند، ولی آثار سوء آن قبل از همه در روح و جان خود شخص ظاهر میشود.
و هر کس را طبق استحقاق خود « خداوند هم عالم است و از اعمال بندگان باخبر، و هم حکیم است » : و در پایان آیه میفرماید
مجازات میکند (وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً)
سوره نساء ( 4): آیۀ 112 ] ..... ص : 450
اشاره
هر کس خطا یا گناهی » : (آیه 112 )- سوم: در این آیه اشاره به اهمیت گناه تهمت زدن نسبت به افراد بیگناه کرده، میفرماید
وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَۀً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً ) « مرتکب شود و آن را به گردن بیگناهی بیفکند، بهتان و گناه آشکاري انجام داده است
فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً)
جنایت تهمت- ..... ص : 450
تهمت زدن به بیگناه از زشتترین کارهایی است که اسلام آن را به شدت محکوم ساخته است.
کسی که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا در باره او چیزي بگوید که » : از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود
.« در او نیست، خداوند در روز قیامت او را بر تلّی از آتش قرار میدهد تا از مسؤولیت آنچه گفته است در آید
در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، سبب به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعی و آلوده شدن حق به باطل و
گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار ص: 451
و از میان رفتن اعتماد عمومی میشود.
سوره نساء ( 4): آیۀ 113 ] ..... ص : 451
(آیه 113 )- این آیه اشاره به گوشه دیگري از حادثه بنی ابیرق است که در چند آیه قبل تحت عنوان شأن نزول به آن اشاره شد،
صفحه 392 از 550
اگر فضل و رحمت پروردگار شامل حال تو نبود جمعی از منافقان یا مانند آنها تصمیم داشتند تو را از مسیر » : آیه چنین میگوید
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَۀٌ ) « حق و عدالت، منحرف سازند، ولی لطف الهی شامل حال تو شد و تو را حفظ کرد
مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوكَ)
.آنها میخواستند با متهم ساختن یک فرد بیگناه و سپس کشیدن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به این ماجرا، هم ضربهاي به شخصیت
اجتماعی و معنوي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بزنند و هم اغراض سوء خود را در باره یک مسلمان بیگناه عملی سازند، ولی
اینها فقط خود را گمراه میکنند » : خداوندي که حافظ پیامبر خویش است، نقشههاي آنها را نقش بر آب کرد! سپس قرآن میگوید
وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ) ) « و هیچ گونه زیان به تو نمیرسانند
خدا، کتاب و حکمت بر تو » .سر انجام علت مصونیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را از گمراهی و خطا و گناه، چنین بیان میکند که
وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ) ) « نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت
وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً) ) « فضل خداوند بر تو بسیار بزرگ بوده است » : .و در پایان آیه میفرماید
.در جمله فوق یکی از دلایل اساسی مسأله عصمت بطور اجمال آمده است و آن این که خداوند علوم و دانشهایی به پیامبر آموخته
که در پرتو آن در برابر گناه و خطا بیمه میشود، زیرا علم و دانش (در مرحله نهایی) موجب عصمت است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 114 ] ..... ص : 451
(آیه 114 )- سخنان در گوشی! در آیات گذشته اشارهاي به جلسات مخفیانه شبانه و شیطنت آمیز بعضی از منافقان یا مانند آنها شده
بود، در این آیه بطور مشروحتر از آن تحت عنوان نجوي بحث میشود.
تنها به معنی سخنان در گوشی نیست، بلکه هر گونه جلسات سرّي و مخفیانه را نیز شامل میشود. برگزیده تفسیر نمونه، « نجوي »
ج 1، ص: 452
لا خَیْرَ فِی ) « در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشههاي شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودي نیست » : آیه میگوید
کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ).
سپس براي این که گمان نشود هر گونه نجوي و سخن در گوشی یا جلسات سرّي مذموم و ممنوع است، چند مورد را به صورت
مگر این که کسی در نجواي خود، توصیه به صدقه و کمک به دیگران، یا انجام کار » : استثناء در ذیل آیه ذکر کرده میفرماید
إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَۀٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ). ) « نیک، و یا اصلاح در میان مردم مینماید
و این گونه نجويها اگر به خاطر تظاهر و ریاکاري نباشد بلکه منظور از آن کسب رضاي پروردگار بوده باشد، خداوند پاداش
و هر کس براي خشنودي پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم » : بزرگی براي آن مقرر خواهد فرمود، آیه میگوید
وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً). ) « داد
اصولا نجوي و سخنان در گوشی و تشکیل جلسات سرّي در قرآن به عنوان یک عمل شیطانی معرفی شده است. در آیه 10 سوره
مجادله میفرماید: إِنَّمَا النَّجْوي مِنَ الشَّیْطانِ نجوي از شیطان است.
اساسا نجوي اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد سوء ظن افراد را برمیانگیزد، و گاهی حتی در میان دوستان ایجاد بدبینی میکند،
به همین دلیل بهتر است که جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در قرآن نیز همین است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 115 ] ..... ص : 452
صفحه 393 از 550
اشاره
( (آیه 115
شأن نزول: ..... ص : 452
در شأن نزول آیات سابق گفتیم که بشیر بن ابیرق، پس از سرقت از مسلمانی، شخص بیگناهی را متهم ساخت و با صحنهسازي در
حضور پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله خود را تبرئه کرد ولی با نزول آیات گذشته رسوا شد، و به دنبال آن رسوایی به جاي این که توبه
کند، راه کفر را پیش گرفت و رسما از زمره مسلمانان خارج گردید، آیه نازل شد و ضمن اشاره به این موضوع، یک حکم کلی و
عمومی را بیان ساخت.
تفسیر: ..... ص : 452
هنگامی که انسان مرتکب خلافی میشود، پس از آگاهی دو راه در ص: 453
پیش دارد، راه بازگشت و توبه که اثر آن در شستشوي گناه در چند آیه پیش بیان گردید راه دیگر، راه لجاجت و عناد است که به
کسی که بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت و عناد در برابر پیامبر صلّی اللّه » : نتیجه شوم آن در این آیه اشاره شده میفرماید
علیه و آله در آید و راهی جز راه مؤمنان انتخاب نماید، ما او را به همان راه که میرود میکشانیم و در قیامت به دوزخ میفرستیم و
وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدي وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّی وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ ) « چه جایگاه بدي در انتظار اوست
وَ ساءَتْ مَصِیراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 116 ] ..... ص : 453
(آیه 116 )- شرك گناه نابخشودنی! در اینجا بار دیگر به دنبال بحثهاي مربوط به منافقان و مرتدّان یعنی کسانی که بعد از قبول
اسلام به سوي کفر باز میگردند، اشاره به اهمیت گناه شرك میکند که گناهی است غیر قابل عفو و بخشش و هیچ گناهی بالاتر
خداوند شرك به او را نمیآمرزد (ولی) کمتر از آن را براي هر کس بخواهد (و شایسته » : از آن متصور نیست، نخست میفرماید
إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَكَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ). ) « بیند) میآمرزد
هر کس براي خدا » : این مضمون در آیه 48 همین سوره گذشت، منتها ذیل دو آیه با هم تفاوت مختصري دارد، در اینجا میفرماید
وَ مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً). ) « شریکی قائل شود در گمراهی دوري گرفتار شده
کسی که براي خدا شریک قائل شود دروغ و افتراي بزرگی زده » : ولی در گذشته فرمود: وَ مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَري إِثْماً عَظِیماً
.« است
در حقیقت در آنجا اشاره به مفسده بزرگ شرك از جنبه الهی و شناسایی خدا شده و در اینجا زیانهاي غیر قابل جبران آن براي
خود مردم بیان گردیده است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 117 ] ..... ص : 453
صفحه 394 از 550
(آیه 117 )- نقشههاي شیطان! این آیه توضیحی است براي حال مشرکان، که در آیه قبل به سرنوشت شوم آنها اشاره شد و در
حقیقت علت گمراهی شدید آنها را بیان میکند و میگوید: آنها به قدري کوتاه فکرند که خالق و آفریدگار جهان پهناور هستی را
آنچه غیر از خدا میخوانند، فقط بتهایی » رها کرده و در برابر موجوداتی سر تعظیم فرود میآورند که کمترین اثر مثبتی ندارند و
است (بیروح)، که ص: 454
إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطاناً مَرِیداً). ) « هیچ اثري ندارد و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است
.« شیطان مرید » و « اناث » قابل توجه این که: معبودهاي مشرکان در این آیه منحصر به دو چیز شناخته شده
به معنی موجود نرم و قابل انعطاف است. « انثی » جمع « اناث »
یعنی آنها معبودهایی را میپرستیدند که مخلوق ضعیفی بیش نبودند و به آسانی در دست آدمی به هر شکل درمیآمدند، تمام
و تسلیم در برابر حوادث بود، و به عبارت روشنتر، موجودهایی که هیچ گونه اراده و اختیاري از « انعطاف پذیري » وجودشان تأثر و
خود نداشتند و سر چشمه سود و زیان نبودند.
یعنی شیطانی که تمام صفات فضیلت از شاخسار وجودش فرو ریخته و چیزي از نقاط قوت در او باقی نمانده « شیطان مرید » اما
است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 118 ] ..... ص : 454
(آیه 118 )- سپس در آیات بعد اشاره به صفات شیطان و اهداف او و عداوت خاصی که با فرزندان آدم دارد کرده و قسمتهاي
لَعَنَهُ اللَّهُ). و در ) « خداوند او را از رحمت خویش دور ساخته » : مختلفی از برنامههاي او را شرح میدهد و قبل از هر چیز میفرماید
حقیقت ریشه تمام بدبختیها و ویرانگریهاي او همین دوري از رحمت خداست که بر اثر کبر و نخوت دامنش را گرفت.
سپس میفرماید: شیطان سوگند یاد کرده که چند برنامه را اجرا کند:
وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِیباً مَفْرُوضاً). ) « و گفت: از بندگان تو نصیب معینی خواهم گرفت » -1
او میداند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا را ندارد، و تنها افراد هوسباز و ضعیف الایمان و ضعیف الاراده هستند که در
برابر او تسلیم میشوند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 119 ] ..... ص : 454
وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ). ) « آنها را گمراه میکنم » : (آیه 119 )- دوم
وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ). ) « با آرزوهاي دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم میسازم » -3
وَ لَآمُرَنَّهُمْ ) « فرمان میدهم که گوشهاي چهارپایان را بشکافند و یا قطع کنند » -4 آنها را به اعمال خرافی دعوت میکنم، از جمله
فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ). ص: 455
و این اشاره به یکی از اعمال زشت جاهلی است که در میان بتپرستان رایج بود که گوش بعضی از چهار پایان را میشکافتند و یا
به کلی قطع میکردند و سوار شدن بر آن را ممنوع میدانستند و هیچ گونه از آن استفاده نمینمودند.
وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ). و این ضرر غیر قابل جبرانی است ) « آنها را وادار میسازم که آفرینش پاك خدایی را تغییر دهند » -5
که شیطان بر پایه سعادت انسان میزند.
این جمله اشاره به آن است که خداوند در نهاد اولی انسان توحید و یکتاپرستی و هر گونه صفت و خوي پسندیدهاي را قرار داده
صفحه 395 از 550
است ولی وسوسههاي شیطانی و هوي و هوسها انسان را از این مسیر صحیح منحرف میسازد و به بیراههها میکشاند.
هر کس شیطان را به جاي خداوند به عنوان ولیّ و سرپرست خود انتخاب کند » : و در پایان یک اصل کلی را بیان کرده، میفرماید
وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً). ) « زیان آشکاري کرده
سوره نساء ( 4): آیۀ 120 ] ..... ص : 455
شیطان پیوسته به آنها وعدههاي دروغین » : (آیه 120 )- در این آیه چند نکته که به منزله دلیل براي مطلب سابق است بیان شده
یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما ) « میدهد، و به آرزوهاي دورو دراز سرگرم میکند ولی جز فریب و خدعه، کاري براي آنها انجام نمیدهد
یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 121 ] ..... ص : 455
(آیه 121 )- در این آیه، سرنوشت نهایی پیروان شیطان چنین بیان شده:
أُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا یَجِدُونَ عَنْها مَحِیصاً). ) « آنها جایگاهشان دوزخ است و هیچ راه فراري از آن ندارند »
سوره نساء ( 4): آیۀ 122 ] ..... ص : 455
(آیه 122 )- در آیات گذشته چنین خواندیم: کسانی که شیطان را ولیّ خود انتخاب کنند، در زیان آشکاري هستند، شیطان به آنها
وعده دروغین میدهد و با آرزوها سرگرم میسازد، و وعده شیطان جز فریب و مکر نیست، در برابر آنها در این آیه سر انجام کار
و آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به زودي در باغهایی از بهشت وارد » : افراد با ایمان را بیان کرده، میفرماید
میشوند که نهرها از ص: 456
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ). این نعمت همانند نعمتهاي ) « زیر درختان آن میگذرد
خالِدِینَ فِیها أَبَداً). این وعده همانند وعدههاي ) « مؤمنان براي همیشه در آن خواهند ماند » این دنیا زود گذر و ناپایدار نیست، بلکه
هیچ کس نمیتواند صادقتر از » وَعْدَ اللَّهِ حَ  قا). بدیهی است ) « وعدهاي است حقیقی و از ناحیه خدا » دروغین شیطان نیست، بلکه
وَ مَنْ أَصْ دَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا). زیرا تخلّف از وعده، یا به خاطر ناتوانی است، یا جهل و نیاز، که تمام ) « خدا وعدهها و سخنانش باشد
اینها از ساحت مقدّس او دور است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 123 ] ..... ص : 456
اشاره
( (آیه 123
شأن نزول: ..... ص : 456
صفحه 396 از 550
نقل شده که: مسلمانان و اهل کتاب هر کدام بر دیگري افتخار میکردند، اهل کتاب میگفتند: پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده
است، کتاب ما از کتاب شما سابقهدارتر است، و مسلمانان میگفتند: پیامبر ما خاتم پیامبران است، و کتابش آخرین و کاملترین
کتب آسمانی است، بنابراین ما بر شما امتیاز داریم، این آیه و آیه بعد نازل شد و بر این ادعاها قلم بطلان کشید، و ارزش هر کس
را به اعمالش معرفی کرد.
تفسیر: ..... ص : 456
امتیازات واقعی و دروغین- در این آیه و آیه بعد یکی از اساسیترین پایههاي اسلام بیان شده است، که ارزش وجودي اشخاص و
پاداش و کیفر آنها هیچ گونه ربطی به ادعاها و آرزوهاي آنها ندارد، بلکه تنها بستگی به عمل و ایمان دارد، این اصلی است ثابت و
فضیلت و برتري به آرزوهاي شما و » : سنتی تغییر ناپذیر، و قانونی است که تمام ملتها در برابر آن یکسانند لذا نخست میفرماید
لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ). ) « آرزوهاي اهل کتاب نیست
هر کس عمل بدي انجام دهد کیفر خود را در برابر آن خواهد گرفت و هیچ کس را جز خدا ولی و یاور » : سپس اضافه میکند
مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیا وَ لا نَصِیراً). ) « خویش نمییابد
سوره نساء ( 4): آیۀ 124 ] ..... ص : 456
و هم چنین کسانی که عمل صالح به جا آورند و با ایمان باشند اعم از مرد و زن آنها وارد بهشت خواهند شد و » -( (آیه 124
وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّۀَ وَ لا برگزیده تفسیر ) « کمترین ستمی به آنها نمیشود
نمونه، ج 1، ص: 457
یُظْلَمُونَ نَقِیراً)
به روي دست همه ریخته است و وابستگیهاي ادعایی و خیالی و « آب پاك » .و به این ترتیب قرآن به تعبیر ساده معمولی به اصطلاح
اجتماعی و نژادي و مانند آن را نسبت به یک مذهب به تنهایی بیفایده میشمرد، و اساس را ایمان به مبانی آن مکتب و عمل به
برنامههاي آن معرفی میکند.
سوره نساء ( 4): آیۀ 125 ] ..... ص : 457
(آیه 125 )- در آیه قبل، سخن از تأثیر ایمان و عمل بود و این که انتساب به هیچ مذهب و آیینی، به تنهایی اثري ندارد، در عین
حال در این آیه براي این که سوء تفاهمی از بحث گذشته پیدا نشود، برتري آیین اسلام را بر تمام آیینها به این تعبیر بیان کرده
چه آیینی بهتر است از آیین کسی که با تمام وجود خود، در برابر خدا تسلیم شده، و دست از نیکوکاري برنمیدارد و پیرو » : است
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّۀَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً). ) « آیین پاك خالص ابراهیم است
در این آیه سه چیز مقیاس بهترین آیین شمرده شده:
منظور از نیکوکاري در اینجا هر گونه نیکی با « و هو محسن » دیگري نیکوکاري ،« اسلم وجهه للّه » نخست تسلیم مطلق در برابر خدا
قلب و زبان و عمل است.
.« وَ اتَّبَعَ مِلَّۀَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً » و دیگري پیروي از آیین پاك ابراهیم است
صفحه 397 از 550
خداوند ابراهیم را به عنوان خلیل و دوست خود انتخاب » در پایان آیه دلیل تکیه کردن روي آیین ابراهیم را چنین بیان میکند که
وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا). ) « کرد
سوره نساء ( 4): آیۀ 126 ] ..... ص : 457
آنچه در آسمانها و زمین » : (آیه 126 )- در این آیه اشاره به مالکیت مطلقه پروردگار و احاطه او به همه اشیاء میکند و میفرماید
وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطاً). ) « است ملک خداست، زیرا خداوند به همه چیز احاطه دارد
اشاره به این که اگر خداوند ابراهیم را دوست خود انتخاب کرد نه به خاطر نیاز به او بود، زیرا خدا از همگان بینیاز است بلکه به
خاطر سجایا و صفات ص: 458
فوق العاده و برجسته ابراهیم بود.
سوره نساء ( 4): آیۀ 127 ] ..... ص : 458
(آیه 127 )- باز هم حقوق زنان! این آیه به پارهاي از سؤالات و پرسشهایی که در باره زنان (مخصوصا دختران یتیم) از طرف مردم
اي پیامبر! از تو در باره احکام مربوط به حقوق زنان، سؤالاتی میکنند بگو: خداوند در » : میشده است پاسخ میگوید، میفرماید
وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ). ) « این زمینه به شما فتوا و پاسخ میدهد
و آنچه در قرآن مجید در باره دختران یتیمی که حقوقشان را نمیدهید و میخواهید با آنها ازدواج کنید، به » : سپس اضافه میکند
و زشتی این عمل ظالمانه را آشکار میسازد (وَ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ فِی یَتامَی « قسمتی دیگر از سؤالات شما پاسخ میدهد
النِّساءِ اللَّاتِی لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ).
خداوند به شما توصیه میکند که » : سپس در باره پسران صغیر که طبق رسم جاهلیت از ارث ممنوع بودند توصیه کرده و میفرماید
وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدانِ). ) « حقوق کودکان ضعیف را رعایت کنید
و خدا به شما توصیه میکند که در مورد یتیمان به عدالت رفتار » : بار دیگر در باره حقوق یتیمان بطور کلی تأکید کرده و میگوید
وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامی بِالْقِسْطِ). ) « کنید
هر گونه عمل نیکی (مخصوصا در باره یتیمان و افراد ضعیف) از شما سر زند از دیدگاه » و در پایان به این مسأله توجه میدهد که
و پاداش مناسب آن را خواهید یافت (وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً). « علم خداوند مخفی نمیماند
سوره نساء ( 4): آیۀ 128 ] ..... ص : 458
اشاره
( (آیه 128
شأن نزول: ..... ص : 458
نقل شده که: رافع بن خدیج دو همسر داشت یکی مسن و دیگري جوان (بر اثر اختلافی) همسر مسن خود را طلاق داد، و هنوز
صفحه 398 از 550
مدت عدّه، تمام نشده بود به او گفت: اگر مایل باشی با تو آشتی میکنم، ولی باید اگر همسر دیگرم را بر تو مقدم داشتم صبر کنی
و اگر مایل باشی صبر میکنم مدت عدّه تمام شود و از هم جدا شویم، زن پیشنهاد اول را قبول کرد و با هم آشتی کردند.
آیه شریفه نازل شد و حکم این کار را بیان داشت.
ص: 459
تفسیر: ..... ص : 459
صلح بهتر است! در آیه 34 و 35 همین سوره احکام مربوط به نشوز زن بیان شده بود، ولی در اینجا اشارهاي به مسأله نشوز مرد
کرده و میفرماید:
هر گاه زنی احساس کند که شوهرش بناي سرکشی و اعراض دارد، مانعی ندارد که براي حفظ حریم زوجیت، از پارهاي از حقوق »
وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً). ) « خود صرف نظر کند، و با هم صلح نمایند
وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ). ) « به هر حال صلح کردن بهتر است » : سپس براي تأکید موضوع میفرماید
این جمله کوتاه و پرمعنی گر چه در مورد اختلافات خانوادگی در آیه فوق ذکر شده ولی بدیهی است یک قانون کلی و عمومی و
همگانی را بیان میکند که در همه جا اصل نخستین، صلح و صفا و دوستی و سازش است، و نزاع و کشمکش و جدایی بر خلاف
طبع سلیم انسان و زندگی آرام بخش او است، و لذا جز در موارد ضرورت و استثنایی نباید به آن متوسل شد! و به دنبال آن اشاره
وَ) « مردم ذاتا و طبق غریزه حبّ ذات، در امواج بخل قرار دارند » : به سر چشمه بسیاري از نزاعها و عدم گذشتها کرده میفرماید
أُحْضِ رَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ). و هر کسی سعی میکند تمام حقوق خود را بیکم و کاست دریافت دارد، و همین سر چشمه نزاعها و
کشمکشهاست.
بنابراین اگر زن و مرد به این حقیقت توجه کنند که سر چشمه بسیاري از اختلافات بخل است، سپس در اصلاح خود بکوشند و
گذشت پیشه کنند، نه تنها ریشه اختلافات خانوادگی از بین میرود، بلکه بسیاري از کشمکشهاي اجتماعی نیز پایان میگیرد.
ولی در عین حال براي این که مردان از حکم فوق سوء استفاده نکنند، در پایان آیه روي سخن را به آنها کرده و توصیه به
اگر مراقب اعمال و کارهاي خود باشید و از مسیر حق و عدالت » نیکوکاري و پرهیزکاري نموده و به آنان گوشزد میکند که
و پاداش شایسته ص: 460 « منحرف نشوید، خداوند از همه اعمال شما آگاه است
به شما خواهد داد (وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 129 ] ..... ص : 460
(آیه 129 )- عدالت شرط تعدّد همسر! از جملهاي که در پایان آیه قبل گذشت و در آن دستور به احسان و تقوي و پرهیزکاري داده
شده بود، یک نوع تهدید در مورد شوهران استفاده میشود، که آنها باید مراقب باشند کمترین انحرافی از مسیر عدالت در مورد
همسران خود پیدا نکنند، اینجاست که این توهّم پیش میآید که مراعات عدالت حتی در مورد محبت و علاقه قلبی امکان پذیر
نیست، بنابراین در برابر همسران متعدد چه باید کرد؟
عدالت از نظر محبت، در میان همسران امکان پذیر نیست، هر چند در این زمینه کوشش » این آیه به این سؤال پاسخ میگوید که
وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ). ) « شود
اکنون که نمیتوانید مساوات کامل » : در عین حال براي این که مردان از این حکم، سوء استفاده نکنند به دنبال این جمله میفرماید
صفحه 399 از 550
را از نظر محبت، میان همسران خود، رعایت کنید لااقل تمام تمایل قلبی خود را متوجه یکی از آنان نسازید، که دیگري به صورت
فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَۀِ). ) « بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود
اگر » و در پایان آیه به کسانی که پیش از نزول این حکم، در رعایت عدالت میان همسران خود کوتاهی کردهاند هشدار میدهد که
وَ إِنْ ) « راه اصلاح و تقوا پیش گیرید و گذشته را جبران کنید خداوند شما را مشمول رحمت و بخشش خود قرار خواهد داد
تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 130 ] ..... ص : 460
(آیه 130 )- سپس در این آیه اشاره به این حقیقت میکند: اگر ادامه همسري براي طرفین طاقتفرساست، و جهاتی پیش آمده که
افق زندگی براي آنها تیره و تار است و به هیچ وجه اصلاح پذیر نیست، آنها مجبور نیستند چنان ازدواجی را ادامه دهند، و تا پایان
عمر با تلخ کامی در چنین زندگی خانوادگی زندانی باشند بلکه میتوانند از هم جدا شوند و در این موقع باید شجاعانه تصمیم
، اگر با چنین شرایطی از هم جدا شوند خداوند بزرگ هر دو را با برگزیده تفسیر نمونه، ج 1 » بگیرند و از آینده وحشت نکنند، زیرا
ص: 461
وَ إِنْ یَتَفَرَّقا یُغْنِ اللَّهُ ) « فضل و رحمت خود بینیاز خواهد کرد و امید است همسران بهتر و زندگانی روشنتري در انتظار آنها باشد
وَ کانَ اللَّهُ واسِعاً حَکِیماً). ) « زیرا خداوند فضل و رحمت وسیع آمیخته با حکمت دارد » .( کُلا مِنْ سَعَتِهِ
سوره نساء ( 4): آیۀ 131 ] ..... ص : 461
(آیه 131 )- در آیه قبل به این حقیقت اشاره شد که اگر ضرورتی ایجاب کند که دو همسر از هم جدا شوند، و چارهاي از آن
نباشد، اقدام بر این کار بیمانع است و از آینده نترسند، زیرا خداوند آنها را از فضل و کرم خود بینیاز خواهد کرد، در این آیه
وَ لِلَّهِ ما فِی ) « آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خداست » اضافه میکند: ما قدرت بینیاز نمودن آنها را داریم زیرا
السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).
کسی که چنین ملک بیانتها و قدرت بیپایان دارد از بینیاز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود، سپس براي تأکید در باره
به یهود و نصارا و کسانی که قبل از شما داراي کتاب آسمانی بودند و » : پرهیزکاري در این مورد و هر مورد دیگر، میفرماید
وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ). ) « همچنین به شما، سفارش کردهایم که پرهیزکاري را پیشه کنید
و اگر سرپیچی » بعد روي سخن را به مسلمانان کرده، میگوید: اجراي دستور تقوا به سود خود شماست، و خدا نیازي به آن ندارد
کنید و راه طغیان و نافرمانی پیش گیرید، زیانی به خدا نمیرسد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، و او بینیاز
وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ غَنِیا حَمِیداً). ) « و در خور ستایش است
سوره نساء ( 4): آیۀ 132 ] ..... ص : 461
(آیه 132 )- در این آیه براي سومین بار، روي این جمله تکیه میکند که:
وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ) « آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خداست و خدا آنها را محافظت و نگهبانی و اداره میکند »
ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکِیلًا).
صفحه 400 از 550
سوره نساء ( 4): آیۀ 133 ] ..... ص : 461
براي خدا هیچ مانعی ندارد که شما را از بین ببرد، و جمعیتی آمادهتر و مصمّمتر جانشین شما کند، » : (آیه 133 )- سپس میفرماید
إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَ یَأْتِ بِآخَرِینَ وَ کانَ اللَّهُ عَلی ) « که در راه اطاعت او کوشاتر باشند و خداوند توانایی بر این کار را دارد
ذلِکَ قَدِیراً).
ص: 462
سوره نساء ( 4): آیۀ 134 ] ..... ص : 462
(آیه 134 )- در این آیه، سخن از کسانی به میان آمده که دم از ایمان به خدا میزنند، و در میدانهاي جهاد شرکت میکنند و
دستورات اسلام را به کار میبندند، بدون این که هدف الهی داشته باشند، بلکه منظورشان به دست آوردن نتایج مادي همانند
کسانی که تنها پاداش دنیا میطلبند (در اشتباهند) زیرا در نزد پروردگار پاداش دنیا و » : غنایم جنگی و مانند آن است، میفرماید
و خداوند از » ؟ مَنْ کانَ یُرِیدُ ثَوابَ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ) پس چرا به دنبال هر دو نمیروند ) « آخرت، هر دو میباشد
وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً ) « نیات همگان آگاه است و هر صدایی را میشنود، و هر صحنهاي را میبیند و از اعمال منافق صفتان اطلاع دارد
بَصِیراً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 135 ] ..... ص : 462
(آیه 135 )- عدالت اجتماعی! به تناسب دستورهایی که در آیات گذشته در باره اجراي عدالت در مورد یتیمان، و همسران داده
شده، در این آیه یک اصل اساسی و یک قانون کلی در باره اجراي عدالت در همه موارد بدون استثناء ذکر میکند و میفرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ). یعنی، باید آنچنان عدالت را ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید کاملا قیام به عدالت کنید »
اجرا کنید که کمترین انحرافی به هیچ طرف پیدا نکنید.
را عنوان کرده، میفرماید: به خصوص در مورد شهادت باید همه ملاحظات را کنار « شهادت » سپس براي تأکید مطلب مسأله
شُهَداءَ لِلَّهِ وَ ) « و فقط به خاطر خدا شهادت به حق دهید، اگر چه به زیان شخص شما یا پدر و مادر و یا نزدیکان تمام شود » بگذارید
لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ).
از این جمله استفاده میشود که بستگان میتوانند با حفظ اصول عدالت به سود یا به زیان یکدیگر شهادت دهند.
نه ملاحظه ثروت ثروتمندان باید مانع شهادت به » : سپس به قسمت دیگري از عوامل انحراف از اصل عدالت اشاره کرده میفرماید
اگر آن کس که شهادت به حق به زیان او تمام میشود، ثروتمند یا فقیر » حق گردد و نه عواطف ناشی از ملاحظه فقر فقیران، زیرا
نه صاحبان زر و زور میتوانند در برابر حمایت پروردگار، زیانی به شاهدان بر حق « باشد، خداوند نسبت به حال آنها آگاهتر است
ص: 463
إِنْ یَکُنْ غَنِیا أَوْ فَقِیراً فَاللَّهُ أَوْلی بِهِما). ) « برسانند، و نه فقیر با اجراي عدالت گرسنه میماند
فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوي أَنْ ) « از هوي و هوس پیروي نکنید تا مانعی در راه اجراي عدالت ایجاد گردد » باز براي تأکید دستور میدهد که
تَعْدِلُوا).
از این جمله به خوبی استفاده میشود که سر چشمه مظالم و ستمها، هوي پرستی است و اگر اجتماعی هوي پرست نباشد، ظلم و
ستم در آن راه نخواهد داشت! بار دیگر به خاطر اهمیتی که موضوع اجراي عدالت دارد، روي این دستور تکیه کرده میفرماید:
صفحه 401 از 550
اگر مانع رسیدن حق به حقدار شوید و یا حق را تحریف نمایید و یا پس از آشکار شدن حق از آن اعراض کنید، خداوند از اعمال »
وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً). ) « شما آگاه است
آیه فوق توجه فوق العاده اسلام را به مسأله عدالت اجتماعی در هر شکل و هر صورت کاملا روشن میسازد و انواع تأکیداتی که
در این چند جمله به کار رفته است نشان میدهد که اسلام تا چه اندازه در این مسأله مهم انسانی و اجتماعی، حساسیت دارد، اگر
چه با نهایت تأسف میان عمل مسلمانان، و این دستور عالی اسلامی، فاصله از زمین تا آسمان است!، و همین یکی از اسرار عقب
ماندگی آنهاست.
سوره نساء ( 4): آیۀ 136 ] ..... ص : 463
اشاره
( (آیه 136
شأن نزول: ..... ص : 463
نقل شده که این آیه در باره جمعی از بزرگان اهل کتاب نازل گردید مانند عبد اللّه بن سلام و اسد بن کعب و « ابن عباس » از
برادرش اسید بن کعب و جمعی دیگر، زیرا آنها در آغاز خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند: ما به تو و کتاب
آسمانی تو و موسی و تورات و عزیر ایمان میآوریم ولی به سایر کتابهاي آسمانی و همچنین سایر انبیاء ایمان نداریم.
آیه نازل شد و به آنها تعلیم داد که باید به همه ایمان داشته باشید.
تفسیر: ..... ص : 463
با توجه به شأن نزول، روي سخن در آیه به جمعی از مؤمنان اهل کتاب است که آنها پس از قبول اسلام روي تعصبهاي خاصی تنها
اظهار ایمان به ص: 464
مذهب سابق خود و آیین اسلام میکردند، اما قرآن به آنها توصیه میکند که تمام پیامبران و کتب آسمانی را به رسمیت بشناسند،
زیرا همه از طرف یک مبدء مبعوث شدهاند. بنابراین، معنی ندارد که بعضی از آنها را بپذیرند و بعضی را نپذیرند، مگر یک حقیقت
اي کسانی که ایمان آوردهاید به خدا و » : واحد تبعیضبردار است؟ و مگر تعصبها میتواند جلو واقعیات را بگیرد؟ لذا آیه میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ ) « پیامبرش (پیامبر اسلام) و کتابی که بر او نازل شده، و کتب آسمانی پیشین، همگی ایمان بیاورید
رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ).
کسی که به خدا و فرشتگان، و کتب » : و در پایان آیه سرنوشت کسانی را که از این واقعیتها غافل بشوند بیان کرده، چنین میفرماید
وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ ) « الهی، و فرستادگان او، و روز بازپسین، کافر شود، در گمراهی دور و درازي افتاده است
وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً).
در حقیقت ایمان به پنج اصل در این آیه لازم شمرده شده، یعنی علاوه بر ایمان به مبدء و معاد، ایمان به کتب آسمانی و انبیاء و
صفحه 402 از 550
فرشتگان نیز لازم است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 137 ] ..... ص : 464
(آیه 137 )- سرنوشت منافقان لجوج! به تناسب بحثی که در آیه قبل در باره کافران و گمراهی دور و دراز آنها بود در اینجا قرآن
اشاره به حالت جمعی از آنان کرده که هر روز شکل تازهاي به خود میگیرند، روزي در صف مؤمنان، و روز دیگر در صف کفار،
هر لمحه به شکلی « بت عیّار » و باز در صف مؤمنان و سپس در صفوف کافران متعصب و خطرناك قرار میگیرند خلاصه همچون
و هر روز به رنگی در میآیند و سر انجام در حال کفر و بیایمانی جان میدهند! این آیه در باره سرنوشت چنین کسانی میگوید:
آنها که ایمان آوردند سپس کافر شدند باز ایمان آوردند و بار دیگر راه کفر پیش گرفتند و سپس بر کفر خود افزودند، هرگز »
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَمْ یَکُنِ اللَّهُ ) « خداوند آنها را نمیآمرزد و به راه راست هدایت نمیکند
لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا).
ص: 465
سوره نساء ( 4): آیۀ 138 ] ..... ص : 465
بَشِّرِ الْمُنافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ ) « به این دسته از منافقان بشارت بده که عذاب دردناکی براي آنها است » : (آیه 138 )- در این آیه میگوید
عَذاباً أَلِیماً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 139 ] ..... ص : 465
« آنها کافران را به جاي مؤمنان دوست خود انتخاب میکنند » : (آیه 139 )- و در این آیه این دسته از منافقان چنین توصیف شدهاند
آیا راستی میخواهند آبرو و » ؟ (الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ). سپس میگوید: هدف آنها از این انتخاب چیست
فَإِنَّ ) « در حالی که تمام عزتها مخصوص خداست » .( أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ ) !؟« حیثیتی از طریق این دوستی براي خود کسب کنند
سر چشمه میگیرد و اینها که قدرت و علمشان ناچیز است، کاري از دستشان « قدرت » و « علم » الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً) زیرا عزت همواره از
ساخته نیست که بتوانند منشأ عزتی باشند.
این آیه به همه مسلمانان هشدار میدهد که عزت خود را در همه شؤون زندگی اعم از شؤون اقتصادي و فرهنگی و سیاسی و مانند
آن، در دوستی با دشمنان اسلام نجویند، زیرا هر روز که منافع آنها اقتضا کند فورا صمیمیترین متحدان خود را رها کرده و به
سراغ کار خویش میروند که گویی هرگز با هم آشنایی نداشتند، چنانکه تاریخ معاصر شاهد بسیار گویاي این واقعیت است!
سوره نساء ( 4): آیۀ 140 ] ..... ص : 465
اشاره
( (آیه 140
صفحه 403 از 550
شأن نزول: ..... ص : 465
از ابن عباس نقل شده که: جمعی از منافقان در جلسات دانشمندان یهود مینشستند، جلساتی که در آن نسبت به آیات قرآن استهزاء
میشد، آیه نازل گشت و عاقبت شوم این عمل را روشن ساخت.
تفسیر: ..... ص : 465
اگر مشاهده کنی کسانی » : در مجلس گناه ننشینید- در سوره انعام آیه 68 صریحا به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داده است که
.« نسبت به آیات قرآن استهزاء میکنند و سخنان ناروا میگویند، از آنها اعراض کن
در قرآن به شما قبلا دستور داده شده که » : این آیه بار دیگر این حکم اسلامی را تأکید میکند و به مسلمانان هشدار میدهد که
هنگامی بشنوید افرادي نسبت به آیات قرآن کفر میورزند و استهزاء میکنند با آنها ننشینید تا از این کار صرف نظر کرده، به
وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ ص: 466 ) « مسائل دیگري بپردازند
یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ)
و سرنوشتتان، « اگر شما در این گونه مجالس شرکت کردید همانند آنها خواهید بود » : .سپس نتیجه این کار را چنین بیان میکند که
سرنوشت آنهاست (إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ).
و خداوند همه منافقان و کافران را در » باز براي تأکید این مطلب اضافه میکند شرکت در این گونه جلسات نشانه روح نفاق است
إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَ الْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً). ) « دوزخ جمع میکند
سوره نساء ( 4): آیۀ 141 ] ..... ص : 466
(آیه 141 )- صفات منافقان! این آیه و آیات بعد قسمتی دیگر از صفات منافقان و اندیشههاي پریشان آنها را بازگو میکند،
منافقان کسانی هستند که همیشه میخواهند از هر پیشامدي به نفع خود بهرهبرداري کنند، اگر پیروزي نصیب شما شود » : میگوید
فورا خود را در صف مؤمنان جا زده، میگویند آیا ما با شما نبودیم و آیا کمکهاي ارزنده ما مؤثر در غلبه و پیروزي شما نبود؟
الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ ) « بنابراین، ما هم در تمام این موفقیتها و نتایج معنوي و مادي آن شریک و سهیمیم
قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ).
اما اگر بهرهاي از این پیروزي نصیب دشمنان اسلام شود، فورا خود را به آنها نزدیک کرده، مراتب رضامندي خویش را به آنها
این ما بودیم که شما را تشویق به مبارزه با مسلمانان و عدم تسلیم در برابر آنها کردیم بنابراین، ما هم » : اعلام میدارند و میگویند
وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرِینَ نَصِیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ). ) !« در این پیروزیها سهمی داریم
و عمري را با این دو دوزه « شریک دزد » اند و گاهی « رفیق قافله » به این ترتیب این دسته با فرصت طلبی مخصوص خود، گاهی
بازي کردن میگذرانند! ولی قرآن سر انجام آنها را با یک جمله کوتاه بیان میکند و میگوید: بالاخره روزي فرا میرسد که
فَاللَّهُ ) « در روز قیامت خداوند در میان شما قضاوت میکند » ! پردهها بالا میرود و نقاب از چهره زشت آنان برداشته میشود. آري
یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَۀِ). ص: 467
و براي این که مؤمنان واقعی مرعوب آنان نشوند در پایان آیه اضافه میکند:
وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا). ) « هیچ گاه خداوند راهی براي پیروزي و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است »
صفحه 404 از 550
یعنی کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادي و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره
نخواهند شد.
و اگر پیروزي آنها را بر مسلمانان در میدانهاي مختلف با چشم خود میبینیم به خاطر آن است که بسیاري از مسلمانان مؤمنان واقعی
نیستند، نه خبري از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه علم و آگاهی لازم که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ
بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعا چنینند!
سوره نساء ( 4): آیۀ 142 ] ..... ص : 467
(آیه 142 )- در این آیه و آیه بعد پنج صفت دیگر از صفات منافقان در عبارات کوتاهی آمده است:
-1 آنها براي رسیدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نیرنگ وارد میشوند و حتی میخواهند: به خدا خدعه و نیرنگ زنند در
حالی که در همان لحظات که در صدد چنین کاري هستند در یک نوع خدعه واقع شدهاند، زیرا براي به دست آوردن سرمایههاي
منافقان میخواهند خدا را فریب دهند در » : ناچیزي سرمایههاي بزرگ وجود خود را از دست میدهند بطوري که آیه میگوید
إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ) ) « حالی که او آنها را فریب میدهد
-2 آنها از خدا دورند و از راز و نیاز با او لذت نمیبرند و به همین دلیل: .
وَ إِذا قامُوا إِلَی الصَّلاةِ قامُوا کُسالی) ) « هنگامی که به نماز برخیزند سر تا پاي آنها غرق کسالت و بیحالی است »
اگر عبادت یا عمل نیکی انجام دهند آن نیز از روي ریاست نه به خاطر » ، -3 آنها چون به خدا و وعدههاي بزرگ او ایمان ندارند .
یُراؤُنَ النَّاسَ) ) !« خدا
آنها گاهی ذکري هم بگویند و یادي از خدا کنند از صمیم دل و از روي آگاهی و بیداري نیست و اگر هم باشد بسیار کم » -4.
وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا) ) « است
سوره نساء ( 4): آیۀ 143 ] ..... ص : 467
آنها افراد سرگردان و بیهدف و فاقد برنامه و مسیر ص: 468 » : (آیه 143 )- پنجم
مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلی هؤُلاءِ وَ لا إِلی هؤُلاءِ). ) !« مشخصاند، نه جزء مؤمنانند و نه در صف کافران
و در پایان آیه سرنوشت آنها را چنین بیان میکند آنها افرادي هستند که بر اثر اعمالشان خدا حمایتش را از آنان برداشته و در
وَ مَنْ یُضْ لِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ ) « و هر کس را خدا گمراه کند هیچ گاه راه نجاتی براي آنان نخواهی یافت » بیراههها گمراهشان ساخته
سَبِیلًا).
سوره نساء ( 4): آیۀ 144 ] ..... ص : 468
اي کسانی که ایمان » : (آیه 144 )- در آیات گذشته اشاره به گوشهاي از صفات منافقان و کافران شد و در این آیه نخست میفرماید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِ ذُوا الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ ) « آوردهاید! کافران (و منافقان) را به جاي مؤمنان تکیه گاه و ولیّ خود انتخاب نکنید
مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ).
چرا که این عمل یک جرم و قانونشکنی آشکار و شرك به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق
أَ) « آیا میخواهید دلیل روشنی بر ضد خود در پیشگاه پروردگار درست کنید » : مجازات شدیدي است لذا به دنبال آن میفرماید
صفحه 405 از 550
تُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبِیناً).
سوره نساء ( 4): آیۀ 145 ] ..... ص : 468
(آیه 145 )- در این آیه براي روشن ساختن حال منافقانی که این دسته از مسلمانان غافل، طوق دوستی آنان را بر گردن مینهند،
إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی ) « منافقان در پایینترین و نازلترین مراحل دوزخ قرار دارند و هیچ گونه یاوري براي آنها نخواهی یافت » : میفرماید
الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند، و به همین دلیل
جایگاه آنها بدترین و پستترین نقطه دوزخ است.
سوره نساء ( 4): آیۀ 146 ] ..... ص : 468
(آیه 146 )- اما براي این که روشن شود حتی این افراد فوق العاده آلوده، راه بازگشت به سوي خدا و اصلاح موقعیت خویشتن
مگر آنها که توبه کرده و اعمال خود را اصلاح نمایند (و گذشته را جبران کنند) و به دامن لطف پروردگار » : دارند، اضافه میکند
إِلَّا ص: 469 ) « چنگ بزنند و دین و ایمان خود را براي خدا خالص گردانند
الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ)
و خداوند پاداش عظیمی به » .( فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ ) « چنین کسانی (سر انجام اهل نجات خواهند شد) و با مؤمنان قرین میگردند » .
وَ سَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً). ) « همه افراد با ایمان خواهد داد
سوره نساء ( 4): آیۀ 147 ] ..... ص : 469
اشاره میشود و آن این که مجازاتهاي دردناك الهی « واقعیت مهم » (آیه 147 )- مجازاتهاي خدا انتقامی نیست! در این آیه به یک
کند، و یا زیانی که از رهگذر عصیان « قدرت نمایی » بگیرد و یا « انتقام » نه به خاطر آن است که خداوند بخواهد از بندگان عاصی
نماید، زیرا همه اینها لازمه نقایص و کمبودهاست که ذات پاك خدا از آنها مبرّاست، بلکه این « جبران » آنها بدو رسیده است
مجازاتها همگی بازتابها و نتایج سوء اعمال و عقاید خود انسانهاست.
و (ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ ؟« خدا چه نیازي به مجازات شما دارد اگر شما شکر گزاري کنید و ایمان بیاورید » : و لذا آیه میفرماید
شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ).
یعنی، اگر شما ایمان و عمل صالحی داشته باشید و از مواهب الهی سوء استفاده نکنید، بدون شک کمترین مجازاتی دامن شما را
نخواهد گرفت.
خداوند هم از اعمال و نیات شما آگاه است و هم در برابر اعمال نیک شما شاکر و » : و براي تأکید این موضوع اضافه میکند
وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلِیماً). ) « پاداشدهنده است
مقدم شده است و این به خاطر آن است که تا انسان نعمتها و مواهب خدا را نشناسد و « ایمان » بر « شکرگزاري » در آیه فوق موضوع
به مقام شکرگزاري نرسد، نمیتواند خود او را بشناسد- دقت کنید.
آغاز جزء